امیر و 1 ماهگی اش
پنجشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ
بسم الله
سلام علیکم
امیدوارم حال همه خوب باشه.
این روزهای من خیلی درهم برهمه...
دیروز مراسم شب سوم حاج امیر،بابای یکی از بهترین و نزدیکترین دوستام بود. نتونستم شرکت کنم.
نمی دونم خیلی دل تنگم...خیلی سخته! واژه ی خیلی بزرگیه این "پـــــدر" .....
امان ....امان
یادمه بچه که بودم، شب ها موقع خواب به پدر و مادرم میگفتم:"از من راضی هستین؟" و تا وقتی که رضایت شون رو تا اون شب به دست نمی آوردم آروم نمی گرفتم.اما حالا چی.....!؟؟؟؟!
خدایا همه ی پدر و مادر ها رو ببخش و بیامرز و عاقبت به خیرشون کن.کمک کن خداجون ،تا براشون فرزندی صالح باشیم.
یه وقتا کارایی می کنم که خودم تعجب میکنم.واقعا!!! شاید دارم اشتباه میرم.(شاید نداره ...حتما اشتباه می کنم--خدایا خودت آدمم کن!)
بعضی وقتا انجام خطا سهوی است و بعضاً عمدی . امان از اون وقتی که به خطا و مراتبش و حکم و عقابش و مضرراتش آگاه باشی و انجام بدی و نترسی از روزی که پرده ها خواهد افتاد .
دیشب امام جماعت تو اردوگاه یه کلام جالبی گفت به نقل از سعدیِ خوش سخن ؛واقعا حکیمانه است
"...حکمت از که آموختی ...از نابینایان"
چرا؟.....چون نابینا ، تا مطمئن نشه جایِ قدمِ بعدیش محکمه ، قدم از قدم بر نمی داره!
حرف خیلی نابِ .در تفسیرش از معصوم نقل کردن که اگر فکر و تامل نکردی و کاری رو انجام دادی و بعد پشیمان شدی،کسی رو مذمّت نکن جز خودت؛چون خودت بودی که از قدرت تعقل ات استفاده نکردی .
همه ی ما می دونیم که یکی از منابع علم فقه اسلامی "عقل" هستش.(در کنار قرآن و 2 مورد دیگه ).
فکر کنم هم اکنون تنها اسلام ، دینی است که "تعقل" یکی از مبانی و منابع استخراج احکام ش هست.
بالا خره این سرباز حقیر تِلو هم رفت . امروز من یه سرباز 1 ماه و 7 روزه میشم.
ای شفای زخم سینه! ای منتقم خون مولایم حسین ع! ای ماه شب چهارده ! ای مولای من! دستم رو بگیر
دستم رو بگیر . . .به این واژگان اطمینان دارم :"تو برای من کافی هستی!"
دستم رو بگیر آقا جان
من و بِخَر.....با خودت بِبَر
نوکری که دوست داره (اما...همیشه شرمنده ام آقا جان)
سلام علیکم
امیدوارم حال همه خوب باشه.
این روزهای من خیلی درهم برهمه...
دیروز مراسم شب سوم حاج امیر،بابای یکی از بهترین و نزدیکترین دوستام بود. نتونستم شرکت کنم.
نمی دونم خیلی دل تنگم...خیلی سخته! واژه ی خیلی بزرگیه این "پـــــدر" .....
امان ....امان
یادمه بچه که بودم، شب ها موقع خواب به پدر و مادرم میگفتم:"از من راضی هستین؟" و تا وقتی که رضایت شون رو تا اون شب به دست نمی آوردم آروم نمی گرفتم.اما حالا چی.....!؟؟؟؟!
خدایا همه ی پدر و مادر ها رو ببخش و بیامرز و عاقبت به خیرشون کن.کمک کن خداجون ،تا براشون فرزندی صالح باشیم.
یه وقتا کارایی می کنم که خودم تعجب میکنم.واقعا!!! شاید دارم اشتباه میرم.(شاید نداره ...حتما اشتباه می کنم--خدایا خودت آدمم کن!)
بعضی وقتا انجام خطا سهوی است و بعضاً عمدی . امان از اون وقتی که به خطا و مراتبش و حکم و عقابش و مضرراتش آگاه باشی و انجام بدی و نترسی از روزی که پرده ها خواهد افتاد .
دیشب امام جماعت تو اردوگاه یه کلام جالبی گفت به نقل از سعدیِ خوش سخن ؛واقعا حکیمانه است
"...حکمت از که آموختی ...از نابینایان"
چرا؟.....چون نابینا ، تا مطمئن نشه جایِ قدمِ بعدیش محکمه ، قدم از قدم بر نمی داره!
حرف خیلی نابِ .در تفسیرش از معصوم نقل کردن که اگر فکر و تامل نکردی و کاری رو انجام دادی و بعد پشیمان شدی،کسی رو مذمّت نکن جز خودت؛چون خودت بودی که از قدرت تعقل ات استفاده نکردی .
همه ی ما می دونیم که یکی از منابع علم فقه اسلامی "عقل" هستش.(در کنار قرآن و 2 مورد دیگه ).
فکر کنم هم اکنون تنها اسلام ، دینی است که "تعقل" یکی از مبانی و منابع استخراج احکام ش هست.
بالا خره این سرباز حقیر تِلو هم رفت . امروز من یه سرباز 1 ماه و 7 روزه میشم.
ای شفای زخم سینه! ای منتقم خون مولایم حسین ع! ای ماه شب چهارده ! ای مولای من! دستم رو بگیر
دستم رو بگیر . . .به این واژگان اطمینان دارم :"تو برای من کافی هستی!"
دستم رو بگیر آقا جان
من و بِخَر.....با خودت بِبَر
نوکری که دوست داره (اما...همیشه شرمنده ام آقا جان)
- ۹۲/۰۹/۰۷
سلام شما هم مطالب خوبی داری ان شا الله به امید خدا از یاران آن حضرت باشی
لطفا در مورد حجاب مچ دست و پا بیشتر تبلیغ کنید .لطفا اگر خواستید لینک کنید . البته لینک شدید با افتخار