روز های من - MY DIARY

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهریه» ثبت شده است

سلام بر همگی!

امروز یه پیش نویس آماده کردم که می خوام تو وبلاگ http://02nafar.blogfa.com/ به نام "من و زهرای خوبم" تو نظرات پست"فراخوان مجردهای خواستگاری دیده و خواستگاری رفته" بگذارم!

لطفا هر کدوم از بازدیدکنندگان گرامی با این وبلاگ و موضوع این پست آشنایی دارن ،نظر شون در مورد متنی که آماده کردم بگن تا بتونم یه نظر صحیح رو اونجا بذارم!

ممنون از همه همسایه ها و دوستان!

-------------------------------------------------------------

سلام

خدمت خانم"هما" و البته خانم"فرحناز"!

شما خطاب به آقا "منتظر" خطابه ای فرمودین!

ببخشین بنده دارم نظر میدم!

من فکر میکنم حق باشماست در این مورد که...  ، خانم های گرامی !

من همونطور که گفتین ،دلیل مهریه ی بالا رو این میدونم که  بعضی از خانواده های دختر خانم ها، نمی تونن شناخت دقیق و صحیح از خواستگار ،حاصل کنن!.....حال با بالا بردن مهریه ،قصد دارن یه force بیرونی روی گسیخته شدن احتمالی خانواده جدید دختر و دامادشون بذارن که خدای نکرده....!

تا اینجا که فکر کنم حرف شما رو زدم. درسته؟؟؟!!

حالا لطفا به حرف بنده توجه بفرمایین....

میگم آیا حدیثی که آقا "منتظر" نقل کردن رو متوجه شدین؟ اینکه اگه پسر به لحاظ دین و اخلاق (نمیگه خوب بود ها....میگه)اونطور که شما میخواین بود، پیشنهاد ازدواج رو رد نکین که مشکلاتی پیش میاد!

(میدونین چرا نگفت دین و اخلاقش "خوب" باشه!؟؟ و گفت مطابق میل شما باشه!

احادیث و قرآن که فقط برا مسلمونا نیست برا هر آدم حق جو و اولولالباب هستش...

حالا ملحد ، شیعه، بودایی، وهابی،مسیحی، زرتشتی ، یهودی و ... باشه!

برا اینکه تو قرآن هم اومده که مرد مسلمان با زن مسلمان و مرد بدکار با....  .

بله درسته یه خانم ِ دروغ گو  و خیانتکار در امانت رو ، یه آقای راست گو و امانت دار  نمیتونه خوشبخت کنه! )

خب حالا میرسیم به اینجا که بعضی خانواده ها با تعیین مهریه بالا میان صورت مسئله این امتحان رو پاک میکنن و اون  صورت مسئله اینه:

"--- مقدمه : داوطلب عزیز(تو کنکور زندگی) ! شما و خانواده تون دارین تصمیم بزرگی میگیرین!میخواین ازدواج کنین! برای یه عمر ! و دارین لباسی میخرین که تا آخر عمر باید تن شما باشه!(حتی اگه خدای نکرده طلاق پیش بیاد و عرش خدا  رو بلرزونین  باز اسم همسر تا آخر عمر با هاتونه و یادش عذابتون میده!)

--- وقت آزمون : هر وقت دلتون خواست برگه رو تحویل بدین!

--- سوال : شما باید بگین خواستگار فعلی تون چه مشخصاتی دارن و شما چه مشخصاتی دارین؟(در صورت ارایه ی مشخصات در قالب جدول، 3 نمره اضافه در نظر گرفته می شود.)

--- توجه : اگه برگه اضافه خواستین به مراقب اطلاع بدین!  "

بله بعضی خانواده ها نمیتونن این لیست رو دربیارن ! به همین جهت یه خط روی سوال امتحان میکشن! و بعد اینطور مینویسن تو برگه شون!

مصحح گرامی سوال ارائه شده در امتحان غلط بوده و به صورت ذیل اصلاح میگردد:

"+++ سوال ( به ظاهر تصحیح شده) :  

1-      آیا شناخت جزئی بر خواستگار دارید؟(بلی -  خیر)

2-      آیا می توانید "ضمانت نامه "ای برای ایجاد زندگی ای خوب از خواستگار دریافت کنید؟ اگر بلی! چه ضمانتی؟ نام ببرید.

"

بله ! بعضی خانواده ها این کار رو میکنن ! بعد جواب سوالات جدید را به این شکل می نویسن:

"جواب س 1 : بله

جواب س 2 : بله ، پول(امکان دریافت سند تملیکی هم وجود دارد ). یک چک سفید بدون تاریخ با 2 امضا یکی روی چک و دیگری پشت آن "

ببینین!مادر ، خواهر ، پدر ، برادر عزیزی که این مطالب رو میخونین!مهم نیست مسلمان هستین یا گبر یا یهود و ...

لطفا 2 تا سوال رو با هم مقایسه کنین!!!

سوال سری دوم و جوابهاش رو ببینین! شما هم جزو این دسته هستین؟!

می خوام بگم "ضمانت نامه" ی یه زندگی خوب ، چکی نیست که معلوم نیست تو حسابش پول هست یا نه!نقد بشه یا نه!

کی میره پراید میخره بدون اینکه ترمزش رو تست کنه! بعد تو جاده 100 تا میره ؟؟؟!! فقط به خاطر اینکه ماشینش بیمه داره!!!


بد نیست به خودمون بیایم! آیا "بیمه نامه ی ماشین" یه ضمانت


مناسب برای جان سرنشینان اون اتومبیل  یا شخص ثالث


می تونه باشه؟؟

 

%%%%%%%%%%%%%

بعد از اون باید خدمت مادر گرامی، خانم "فرحناز"  برسوونم؛

من منکر این نمیشم  آقایون رل بازی میکنن یا نه !نمیگم وقتی بحث مادیات پیش میاد پول هاشون رو سفت و محکم میگیرن که باد نبره یا اینکه همه شو کادو میکنن و با یه دسته گل تقدیم میکنن !

فقط میگم یه نگاهی به خط خطی ها یی که در بالا کردم  بندازین!!!

و بعد خود شما بگین! میگن زیر پای مادرها بهشت ه! شرمنده ام! ببخشین امیدوارم سوء برداشت نکنین!

(من چند روزه خیلی کارامو سریع میکنم و از انجام غیر ضرور ها خودداری میکنم که بتونم بیام اینجا و حرف بزنم! چون اینا که میفرمایین، حرف شما یه نفر نیست حرف خیلی هاست.)

خب میشه بگین؛ خواستگار دختر خانم  ، ایشون از کجا باید متوجه شه دختر خانم دارای اون شخصیت و انسانیت واقعی هستن؟؟

من پسر یه سری وجنات از خانمی میبینم یا والدینم می بینن بعد ما میریم خواستگاری! درسته؟؟

شما که با تجربه هستین بفرمایین من چطور متوجه شم خانم مورد نظر دختر بسازی هستن یا نه ! چشم و هم چشمی می کنن یا نه! زیاده خواه هستن یا نه! جیغ جیغووو هستن یا نه!اهل قهر های متعدد هستن یا خیر!حالا یه خرده سوالات مهم تر نقش امام زمان(عج) و همسر و ولایت تو زندگی شون چقدر پر رنگه و اهمیت داره! چقدر عبد خدا هستن! چقدر می تونن رو خواسته دلشون برا خدا و مصلحت واقعی پا بذارن! حرف همسر براشون تا چه اندازه مهمه!واقعا  ایمان دارن بدون اجازه همسر حق بیرون رفتن ندارن!

اصلا یه نکته ی اساسی اصلا ایشون به کل میتونه یه مادر نمونه برای فرزندمون و یه همسر نمونه برای من باشه!!!؟؟؟

چقدر مثبت اندیش ه! چقدر من براشون مهم هستم! چه قدر فهیم هستن.. متوجه میشن من از صبح تا غروب برای اون دارم کار میکنم و به یاد او هستم ! یه اصل مهم دیگه وقتی مشکلی هست میاد با من در میون بذاره اهل مشورت هست ! میدونه همیشه راه بهتری هم هست که باید کشفش کرد؟؟؟؟؟

منظورم از اینکه گفتم: " دخترتون رو همونطور عروس خانواده دیگری کنین که فرضا دخترشون رو می خواین به عنوان عروستون قبول کنین!" همین بود ! خانواده دختر خانم از من شناخت کامل ندارن خب از کجا متوجه شدن من و والدینم از دخترخانم اونا شناخت کامل داریم؟؟؟؟!!(هرچند که بنده سعی کردم و باز هم میکنم که حتما شناخت کافی رو به دست بیارم!)

چرا من باید راضی بشم با خانواده ای وصلت کنم و زیر چیزی رو امضا کنم که شاید بعدا برم زندان برای اینکه موقع خواستگاری فکر میکردم اونا فقط میگن بنویسین مهریه اینقدر رو ما نمیگیریم ، نه من از شوهرم گرفتم نه خواهرام نه مامانم و نه ... .

خب چرا راضی میشین حق تون رو نگیرین! حق گرفتنی یه! اما خودتون هم گفتین مهریه این همه بالا است چون قراره مثل واکسن قبل بیماریِ احتمالی عمل کنه!

حالا من چرا باید علاوه بر حق همسرم !مبلغ زیادی رو قبول کنم که بدم برای اینکه اگه مریض شد خوونواده مون!

باید یه چیزی رو بگم من خیلی این در و اوون در زدم تا اطلاعاتم تو زمینه ازدواج و روانشناسی و آدم شناسی زیاد شه خیلی سعی کردم حواسم به دینم باشه . من اینقدر در باب کراهت طلاق گرفتن و ثواب و اجر سازش مطلب خووندم و شنیدم و بازم یاد خواهم گرفت(البته بازم کمه خیلی کم!) که به ازدواج نگاهم عوض شده! دارم تمام سعیم رو میکنم انتخابم اصلح باشه !هرچی بلدم دارم به کار می بندم با تمام قوا! اما با خودم عهد کردم اگه همسرم خدای نکرده با تمام این پیشگیری ها که دارم انجام میدم بازم همسر خلفی نبود باز هم  باهاش بسازم و نه خودم حرفی از این فعل ناشایست طلاق بزنم  و نه بذارم اون ازم طلاق بگیره!

خب من که میدونم و اعتقاد دارم که طلاق نه خواهم داد و نه خواهم گرفت ! خب برای چی اگه خدای نکرده اون دختر خانم بساز نبود و مثل من هم از طلاق بیزار نبود و خواست بعد یه مدت طلاق بگیره و خانواده اش هم باهاش همنوا شدن و یه عُمرِ بنده رو تباه کردن !!!حالا برای چی باید میزان تباهی عمرم دو برابر شه و زندان هم به اون اضافه شه اگه مهریه رو خواستن!!!؟؟؟؟

************ جایگاه تفکر در زندگی دنیوی معنا دارد نه در آخرت که کاری از دستمون بر نخواهد آمد! ***************

آخه خیلی حدیث و مطلب داریم برای قبل ازدواج ----à--->>>>>برای پیشگیری و البته برای انتخاب اصلح

برای بعد ازدواج هم برای حقوق و وظایف برای سازش برای ... هم خیلی مطلب داریم ----à-à>>>>اولا برای رسیدن به کمال خانواده و بعد اون برای حفظ و تداومش

آیا خدا برایمان کفایت نمیکند؟؟؟!!!

همه مون که با آیه اش مانوس هستیم! پس چرا تو بعضی جاها مثل کسب روزی (مثلا دروغ میگیم قسم میخوریم و فعل حرام میکنیم و کم فروشی یا گران فروشی!!!مگه روزی دست خدا نیست و تلاش از جانب ما!) یا مثل همین ازدواج! که الان برای ما ها اینقدر سخت شده!

همونی که خودتون برای آقا پسرهایی مثل من فرمودین . شما گفته بودین :" من خودم موقع ازدواج از خیلی از شرایطم گذشتم به خاطر اینکه دیدم طرف مقابلم شخصیت ممتازی داره. همه این شرایط مثل مراقبت هایی برای پیشگیری از بیماریه. "

 

------------------------------------------------------------

پیشاپیش از نظرات باارزشتون تشکر مند هستم.