روز های من - MY DIARY

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله

سلام علیکم

امام علی علیه السلام:  
کُلُ دُعَاءٍ مَحْجُوبٌ عَنِ السَّمَاءِ حَتَّى تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. ثواب الاعمال ،ص155
 هیچ دعائی به آسمان بالا نمی رود مگراینکه با صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص) همراه شود.

(از تقویم عالی شمیم یار 93 ----می تونین از اینترنت با مراجعه به سایت askdin دانلود کنین)


پس ،صرفا برای نعمات این دنیا هم که شده :اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


می گم خودمون یه جوری فروشنده رو ترغیب می کنیم که گرون بفروشه .

چطور؟؟؟؟!!!

گوش مبارکت رو بیار جلو...


- وقتی فروشنده مقداری قیمت رو بالاتر می پَرونه تا وقتی مشتری عزیز ازش تخفیف گرفت ،او از سودش کم نکرده باشه و تازه کلی هم از زبان خریدار محترم "خدا خیرت بده " و "دستت درد نکنه" و "ما شدیم مشتری همیشگی ات" و ... بشنوه.


(خب  در این روش،فروشنده کـِیف میکنه ....هم قیمتی که خودش دلش خواسته فروخته و هم به ظاهر رضایت مشتری رو به دست آورده )


-وقتی جنسی رو گرون خریدیم و بعد متوجه شدیم که چه کلاهی سرمون رفته ،نه میریم بهش اعتراض میکنیم نه اینکه به اداره تعزیرات خبر میدیم.


(خب  در این روش،بازار میشه هرکی هرکی...هرکسی هر قیمتی که دلش خواست جنس ش رو می فروشه و حتی اگه مومن هم باشه و کمی وجدان درد بگیره آخرش به خودش میگه ساکت شو ای وجدان نادان من!من که حرام و پول ناپاک قاطیِ درآمدم نکردم و نمیکنم .مشتری هام عاقل هستن و من مجبورشون نمیکنم که !!!!!! ،توافق میکنیم و جنسی یا خدماتی رو معامله می کنیم.  )

-----------------------------------------------------------------------

به نظر شما من چه رویه ای رو در پیش بگیرم تا پولم حلال و پر برکت تر باشه؟


ما گرون فروش نیستیم و قیمتی هم اضافه نمیکنیم که بعدا کم کنیم...اما اکثر مشتری ها به زور تخفیف میگیرن!!!!!!


با اینکه کارمون نقدی هست اما موقعی که کار رو تحویل میدیم و حتی نصب هم میکنیم ،آخرش مشتری موقع تسویه حساب یه چک میده بهت که موعدش دست کم آخر ماهه. (البته کم هستن اینجور مشتری هایی...اما حسابش رو بکنین یه بار تو ماه هم به پستت بخورن ،بابت چندرغاز پول باید کلی ریسک کنی و زحمت بکشی ....تازه اگه نگن نه پول داریم نه چک ،یه چند وقت دیگه بهم سربزن!... جالب اینجاست که طرف فرد متمولی هم باشه و درآمد عالی داشته باشه)


انصافا دل و دماغی برای ما میمونه!؟؟؟؟

خب همینکارا رو می کنن ...ما هم میبینیم نمی تونیم فشار این کار تولیدی رو تحمل کنیم ...میریم دنبال یه دلالی پُر پول.



من عادتی دارم... هرجوری که معامله کنم (فروشنده باشم یا خریدار،گرون بخرم یا ارزون )،اکثرا به طرف مقابل میگم خدا بهتون برکت بده ،ممنون

(اما شده جاهایی که قیمت خیلی خیلی بالاتر بوده یا نخریدم و به فروشنده هم گفتم     یا     اینکه رفتم و از نارضایتی ام مطلع اش کردم )


بد نیست بدونین چند روز پیش رفتیم علاءالدین برای یکی از دوستان تبلت ASUS بخریم هرکسی یه تعاریفی از تبلت خودش میکرد (حالا مشخصات دقیق کالا رو هم تقریبا خیلی هاشون نمیدونستن)حالا فکرش رو بکنین همه یک مارک و یک مدل با یک نوع گارانتی رو یک قیمت منحصر به فرد از 720 تا 810 میدادن.

(جالب تر اینکه علاء الدین در ایران پخش کننده ی موبایل و تبلت ه و فروشنده های مختلف اکثرا از اینجا خرید می کنن.)

خب معلومه وقتی که کاسب های خرده فروش با این قیمتهای ضد و نقیض خرید کنن من خریدار که میرم در مغازه شون باید با نرخی در رنج 850 تا 1000 مواجه بشم.



خدایا خودت به فریادمان برس....


رو به کجا می رویم؟


یا حق

سلام مجدد

خواستم اطلاع بدم به همسایه های خوبم که:


- اگه دیر و زود مطلب میگذازم به بزرگی خودتون این برادر کوچکتون رو ببخشید.

- اگه علی رغم میل باطنی ام ، فرصت نمیشه به پیامها و نظرات پر مهر تون جواب بدم ،خواهشا به دل نگیرین.و این رو به حساب بی ادبی و کم مهری من نگذارید.


- خیلی وقتا که میام به وبلاگ دوستان هم سر مییزنم و از مطالبشون استفاده میکنم هرچند که پیامی براتون نگذارم.

-  از این به بعد سعی می کنم کارم رو هم در مطالب وبلاگم بیشتر دخیل کنم.(از شغلم و روزهای کاری ام بیشتر بنویسم

،از ارتباطم با افراد و مشتری ها ، از سیاست های شغلی ام که علاقه مندم نظر دوستان و همسایه هام رو هم در موردشون بدونم)

یا مولا علی ع


این هم چند نمونه کار گروه رنگین کمان


یافت آباد-بازار مبل

ولیعصر عج،فرهنگ

سه راه جمهوری،پاساژ دیباکارگر- چهارراه لشگر

بسم الله

سلام علیکم

دیشب هیئت شهدای گمنام تهران،خوب شلوغ بود ...خدا قبول کنه از زوار خانم فاطمه زهرا (س).

دیشب حاجی یه حرفایی زد که فهمیدم نوکری این خانواده هم مقام خیلی بالایی است... یعنی ما و این جایگاه...؟؟؟

فکر کنم خیلی زیاد باشه....

البته به قول بزرگان،از خدا نباید کم خواست .همیشه باید از خداوند کریم ،چیزهای بزرگ خواست.برای او که فرقی نداره کوچیک و بزرگ...

موفق و پیروز باشید.



سلام
دارم کار بدی میکنم به روم نیارین اصلا(قرار بود موقع نماز ،در این وبلاگ رو تخته کنیم...)

این شعر زیبا رو از بلاگ همسایه جدیدم ،
khademolhosein.blog.ir    آقا یا خانم خادم الحسین ع برداشتم.
قسم به جانِ تو دیگر خزانِ من حتمی است
                                                        وقوع  فاجعه    در   بوستان    من   حتمی است
به  باد  رفتن  و  پَرپَر شدن در این شبها
                                                          برای لحظه هایِ  عمرِ بی  توانِ من حتمی است
تمام  هستی  من  خانه  زادِ  چشمانت
                                                          بی تو سفر کردنِ جسم و جانِ  من حتمی است
آن   زمان   که  تو باشی بین دیوار و در
                                                             دستِ اجل رسیدن به گریبانِ من حتمی است
  پشت آن دری که تویی گر شعله ور شود
                                                         رسیدنِ دستِ شعله به  دامانِ من حتمی است
وقتی    که  تو در کوچه  تنهایی و اعدا
                                                          به  عرش  رفتنِ  بانگ  و فغانِ  من حتمی است
کبودی  و  وَرَم هایت گر  بپوشانی  از من
                                                        آشکار شدنش آخر برایِ چشمانِ من حتمی است
زمانِ   غسل   و   دفنِ   شبانه ات   بانو
                                                               گریه  و   اشکِ  بی   امانِ  من حتمی است
من دانم  که به زودی می روی  و  بدان
                                                          بعدِ تو بی کس شدن  درجهانِ  من حتمی است
بار   سفر  بستی  و  می روی   از  دنیا
                                                      بعدِ تو عشق و صفا رفتن از روانِ من حتمی است
با چنین ظلمی که گشت در حقَّت فهمیدم
                                                        در کربلا سر بریدن  حسین  جانِ  من حتمی است
گر سال ها بگذرد از این روزگار زهرا جان
                                                       گرفتن   انتقام  تو   با  شیعیانِ   من  حتمی است
..............................................................
شعر از:خادم الحسین
1392/01/06

سلام مجدد


میگم :

اینجا که تلویزیون نیست ...! ها...؟؟؟!!!

خب پس فکر نمی کنم تبلیغ محصول و از این قبیل رفتار ها  ،غیر مجاز باشه .........

خواستم اینجا مختصری از شغل امروزم بنویسم؛


گروه تبلیغاتی رنگین کمان حدود 2 سالی هست که کارش رو شروع کرده

کارمون طراحی و ساخت و نگهداری تابلوهای تبلیغاتی کم مصرف ال ای دی (LED ) ، راه اندازی تلفن های گویا ،فروش لامپهای ال ای دی و ملزومات آن ، طراحی مشاوره و اجرای امور تبلیغاتی نظیر کارت ویزیت و بروشور و ... است.

...



بسم الله

سلام علیکم


از سفرها برگشتم شکر خدا.

جای همه دوستان، تو سفر راهیان نور خالی بود.خدا قسمت همه مون کنه ...

حال و هوای خیلی خوبی داشت .ای کاش تو دوران دانشجویی هم می رفتم.

چند سال بود که اسم می نوشتیم خانوادگی بریم و جور نمی شد تا بالاخره امسال.

جالب اینکه قطار بدجور مشکل پیدا کرد و ما تقریبا ساعت 2-3 ساعت مونده به سال تحویل رسیدیم خونه و خب کلی کار ...

روز دوم هم سفر دوم رو استارت زدیم.

راستی همین پری روز بود که کارت سربازی م رو هم گرفتم.

عالی شد ..

امروز مامان خانم ازم خواستن باهم بریم مجلس روضه ی خانم فاطمه ی مرضیه سلام الله علیها . انشاالله منم میرم.

چه بارونی هم میاد... ماشاالله.

 الان که هنوز خیلی جاها تعطیل ه.

انشاالله حالا که خیالم از بابت سربازی هم راحت شد بهتر به کارام و مشتری هام میرسم.

مامان خانم و حاج بابا رفتارشون خیلی مشکوک شده ...

انگار دارن با هم دست به یکی میکنن ما رو هر طور شده یه جوری زودتر داماد کنن.

خدا خودش به خیر کنه!


یا حق

اللهم عجل لولیک الفرج