روز های من - MY DIARY

سلام به همه

مطلبی رو  جایی دیدم! عالی بود!

حیفم اومد !

منبعش رو پیدا کردم و نسخه ارجینال ش رو براتون از وبلاگ "دبستان امام هادی(ع)-پایه ششم" میارم.

این رو یه خانم معلم با نام "منتظرالمهدی(عج)" منتشر کردن.

دستشون درد نکنه!حتما معلم خیلی خوبی هستن!

اجرشون با خدا.

اسم این پست رو شاید بهتر بود میذاشتم:

"چادر در نگاه همسنگری از کلاس ششم"







*به نام خالق زیبایی ها*

"از لحظه ی عروجت بگو، از انتخاب های خدایی ات و از خاطره های آن"


سلام به بازدیدکنندگان گرامی
چند سال قبل به طور اتفاقی با وبلاگ بسیار زیبایی آشنا شدم که خاطرات چادری ها رو ثبت می کرد و  الحمدلله کتاب مجموعه خاطرات چی شد چادری شدم منتشر شد .
 هفته ی پیش که کارگاه نویسندگی کتاب نوشتاری پایه ششم در مورد خاطره نویسی تدریس شد؛ فکر کردم بهترین موضوع انتخاب برای انشای این هفته بچّه ها همین موضوع میتونه باشه و از اونا خواستم تو دفترشون برام از لحظه ی عروجشون، از انتخاب های خدایی شون و از خاطره هاشون بنویسن:

موضوع انشا: چی شد چادری شدم؟(من و چادرم و خاطره ها)

 دانش آموز گلم بشرا جان:


به نام خدا

دین اسلام که ما به آن ایمان آوردیم حجاب را بر ما بانوان واجب کرده است و ما باید از حجاب حضرت خدیجه(س) و دختر و نوه شان الگو بگیریم.

من از کودکی یعنی دو یا سه سالگی چادر دوست داشتم، زیرا فکر می کردم با چادر گذاشتن بزرگ می شوم به خاطر همین به مادرم اصرار زیاد می کردم که برای من چادر رنگی بدوزید و وقتی که این لطف را در حق من کردند من اصرار کردم که چادر سیاه برایم بخرند و این کار را کردند.

ولی یک اعتراف می کنم:

وقتی مادر و پدرم من را در مدرسه ی امام هادی(ع) ثبت نام کردند با این که چادر گذاشتن برای بچه های کلاس اول تا سوم واجب نبود اما من با تشویق معلمان گرامی مدرسه علاقه زیادتری به چادر پیدا کردم.

چادر گذاشتن واجب نیست و حجاب فقط چادرگذاشتن نیست ولی چادر حجاب برتر است.

دانش آموز گلم ریحانه سادات جان:
به نام خدا

من در یک خانواده ی مذهبی بزرگ شده ام. پدرم از همان سه سالگی ام مرا با چادر پوشیدن آشنا کرد بطوری که هرجا می رفتم چادر مثل یک دوست خوب همراه من بود، تا حدی که نزدیک بود با چادرم حرف بزنم.

 من در بچگی وقتی که میهمان به خانه ی ما می آمد چادر می پوشیدم، اما یک روز که بدون چادر بودم ملحفه را برداشته و به جای چادر استفاده کردم.

داستان های زیادی راجع به چادر و حضرت زهرا(س) شنیده بودم.

 وقتی که به پیش دبستانی رفتم انگار چادر را با چسب به من چسبانده بودند. چند بار در کلاس های اول تا سوم به من جایزه دادند ولی در بقیه ی کلاس ها یعنی چهارم و پنجم و ششم همه باحجاب بودیم.

در کلاس ششم وقتی به همراه خانم معلّم و بقیه ی بچّه های کلاس به حرم رفتیم به ما کارت خوش حجابی دادند تا در قرعه کشی شرکت کنیم.

 


دانش آموز گلم سیده مریم بتول جان:

به نام خدا

یک دوست پنبه داشتم که روزی از باغ چیده شد. من دعا می کردم که روزی او را ببینم .

تا این که وقتی من و مادرم برای خریدن چادر به بازار رفتیم، صدای آشنا شنیدم؛ پشت سر من یک چادر سیاه زیبا دیدم و از مادرم پرسیدم که می توانم آن را بگیرم؟ و آن را خریدیم.

هنگامی که به خانه برگشتیم، وقت نماز بود چادرم را پوشیدم و نماز خواندم.

ناگهان متوجه شدم که چادرم می گفت: " آفرین که چادری شدی. خدا دخترهایی که چادر می پوشند و به حرف او گوش می دهند را دوست دارد." من از خوشحالی خندیدم. آن چادر از دوستم پنبه دوخته شده بود! با او، درباره ی حجاب صحبت کردیم؛ او ادامه داد: " پیامبر ما از دخترش، فاطمه زهرا(س) پرسیدند: برای زن بهترین چیز چیست؟ حضرت گفت: که او مردی را نبیند و مردی او را نبیند."


دانش آموز گلم سارا جان:

به نام خدایی که جان داد به دستانم تا قلم در دست گرفته و انشایم را آغاز کنم.

 من می خواهم در این انشا درباره ی اولین روزی که چادر سرکردم حرف بزنم. ولی این را در اول بگویم که من فقط گاهی اوقات چادر سر می کنم که وقتی چادر سر نکنم هم هد می زنم اگر هم هد نزنم روسریم را جلو می کشم و لباس های گشاد می پوشم. من دوست دارم که برای خدا چادرسرکنم.

چهارم یا پنجم محرم بود؛  من در مدرسه ی هانیه درس می خواندم و اسم دوست صمیمی کلاس سومم هانیه بود. یک روز که برای خرید بیرون رفته بودم  اتفاقی هانیه را دیدم که چادر سرکرده بود و من از خودم خجالت کشیدم و با خودم گفتم :«سارا نگاه کن! هانیه با این که از تو کوچکتره ولی چادر سرکرده!» خلاصه وقتی رفتم خونه ماجرا را برای همه تعریف کردم و الان به خودم خنده ام می گیرد که چه طور قاطعانه و محکم به دیگران گفتم که می خواهم چادر سرکنم آن ها هم برایم هفتم یا هشتم محرم چادر دوختند و من هم خیلی خوشحال شدم. یادم است که در دهم محرم از من و خواهرم زینب به خاطر خوش حجابی عکس گرفتند.

و اما خاطره ی من از چادرم در سال تحصیلی جدید، وقتی ما به گلزار شهدا رفتیم چند خانم به دلیل خوش حجابی به ما کارت حجاب دادند و گفتند با تحویل این کارت به شما جایزه خواهند داد. این کارت را با تمام وجود نگه داری می کنم و جز یکی از خاطراتم از کلاس ششم در ذهنم ثبتش کرده ام.



امام علی(ع) فرمود: زن، گـُل ِ بهـــآری ست (نهج البلاغه ،نامه 31

+گُلهای ِ بهاری ِ من! همچنان زیبا و لطیف بمــانید در حجــاب.


گلهای معطّر قرآنی لبخند رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها نصیبتون


پست مرتبط:

شهید مثل یک نمره ی بیست داخل دفتر قلب من و تو می ماند(خاطره ی گلزار شهدا و حرم مطهر)

بازنشر این مطلب در:

1-صد و نود و نهمین خاطره : وقتی "چی شد چادری شدم؟" موضوع انشاء شد

2-پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه

3-سایت حرف تو(نخبگان وبلاگنویس)


التماس دعا
دهان بگشایید و مهمان کنید آسمانیان و زمینیان را به ندای صلوات!
اللهم صل علی  محمد و آل محمد و عجل فرجهم


  • زندگی شیرین است با حضور آقا

چادر در زلال انشای کلاس ششم

نظرات  (۱۲)

  • حسین(امید معلول)
  • سلام خیلی ممنون ولی اونطور که دوست دارم نمیتونم بنویسم.در ضمن باید بگم با عرض معذرت من شما رو یادم نمیاد.در خصوص مهارت هم من کارهای کامپیوتری خیلی بلدم.ولی اگه یه پست بزارم مردم فکر بد میکنن چنان که پیام میاد که میگن تو قصد داری مردم بهت ترحم کنن
    پاسخ:
    سلام
    اخوی
    عیبی نداره من رو یادت نمیاد!
    من که یادم بوده اومدم وبلاگت!
    البته ممکنه بعضی ها اینطور باشن اما همه اینجوری نیستن! ببین چه پیامهای امیدواری و ... برات فرستادن!
    خیب عیبی نداره من که مثل بقیه نیستم !
    برای من بنویس ! دقیق بگو چه کارهایی بلدی !و میتونی انجام بدی!
    خدا رو چه دیدی شاید تونستم کمکی کنم به برادر بزرگم آقا حسین
  • منتظرالمهدی(عج)
  • سلام بزرگوار
    ممنون از حضور شما در وبلاگ بنده
    و ممنون از بازنشر شما
    خواهش میکنم، به قول وبلاگنویس بزرگواری:
    کپی برداری از مطالب این وبلاگ، پاشیدن رنگ خدا به زندگی دیگران است در رنگی کردن دیگران درنگ نکنید!
    ان شالله لینک شما در قسمت بازنشر مطلب قرار می گیرد
    از درگاه الهی براتون توفیق روزافزون در مسیر بندگی و خدمت خالصانه به اسلام رو خواهانم
    پاسخ:
    سلام مجدد
    متشکرم
    چس با اجازه تون ما هم به نقاشی مون ادامه بدیم.
    یا حق
  • زهره(پروانه های محبت)
  •  

     

    با عرض سلام وتبریک به دلیل قالب نو از شما دعوت می کنم که به وبلاگ من پست "چه شباهتی" بخش اظهار نظرات مرا جعه کنید.

     

    پست جالبی بود!ما که ششم نداشتیم ولی اگر داشتیم سه سال قبل انرا پوشیده بودیم!

    پاسخ:
    سلام
    متشکرم
    چشم انشاالله میرسم خدمتتون.
    خب شما حتما پیش دستی کردین زودتر پوشیدین!
    بعد از اون ، این بچه ها به گفته ی معلمشون قرار بوده  بگن چی شده چادری شدن
    وگرنه سن تکلیف و بلوغ دختران به کلاس 6 مرتبط نیست!کلاس سوم(3) هستش!
     یا حق

  • جوان عاشق
  • سلام اخوی.من هرروز آپم.دوست داشتید سر بزنید.چون زیاد وقت نمیکنم سر بزنم خودتون بیاید دیگه!!!
    یا علی
    پاسخ:
    سلام
    برادر
    اومدم و نظر گذاشتم براتون.

    حجاب وسیله ایست تا نشان دهم وسیله نیستم

    سلام برادر خاطرات زیبایی بود

    التماس دعا

    یا حق

    پاسخ:
    سلام
    خوش آمدین خانم
    ممنون

    ای مهدی (عج) عزیز فرمانده جبهه‌ها، ای یاور رزمندگان اسلام، به یاریمان بشتاب،و در آخرین لحظات چشمانم را به جمالت منور فرما و از خدا می‌خواهم در هنگام شهادتم، مهدی (عج) حاضر باشد، مهدی جان (عج) در لحظه شهادت سرمان را بردار و در آغوش بگذار که ما جز دامان تو پناهی نداریم.
    « شهید احمد (حمید) مهرمحمدی »

    پاسخ:
    سلام
    همسایه ی محترم !
    زنده نگه داشتن حجاب کار بزرگی است
    در این راه موفق و پاینده باشید و مداوم.
    حرف شهید مهر محمدی جالب بود! انشاالله به آرزوش رسیده باشه!
    و از شفاعت کنندگان ما بشن روز قیامت.

    هرکس غمم شنیده؛غم خود ز یاد برد

    بر زاریم ز دیده و دل؛زار گریه کرد

    هرگاه کودک تو به دیوار سر گذاشت

    بر حال دل او؛ در و دیوار گریه کرد

    ایام شهادت ام البکاء بی بی رقیه خاتون تسلیت باد!

    پاسخ:
    سلام برشما
    من هم
    شهادت خانم رقیه(س) دخت بزرگ مرد جهان امام حسین (ع) رو تسلیت میگم
    خدمتتون!
    سلام تشکر حضور پست عالی بود

    با عث افتخار هر خانم که تاج بندگی برسرش بزاره ....
    پاسخ:
    سلام
    خواهش میکنم
    خوشحالم
    یا حق
  • مخمد رضا
  • سلام.

    عالی بود.

    امید‌وارم همه مون به راه راست هدایت شیم و در این راه جاودانه بمونیم.

    یا علی.

  • دریـــا ... !
  • دریـــا : [گل]خیلی جالب بود ...

    تشکر
    پاسخ:
    سلام
    خواهش می کنم.
    سلام سایت خیییییلی خوووووووووووبی دارید.

    خیلی ممنون.
    پاسخ:
    سلام علیک
    متشکرم خواهر گرامی...
    خوش آمد می گم و براتون آرزوی سلامتی و بهروزی دارم
    در پناه حق
    به سایت مجتمع اموزشی67 بانو امین هم سری بزنید
    پاسخ:
    درود خدا بر شما مهمان عزیز
    ممنون از حضور و پیشنهادتون ...فقط ای کاش لینک این سایت رو هم می دادید...
    یا حق
    ++++*****بعدا نوشت:
    راستش یک سری به http://banooamin.ir زدم اما چیز زیادی دستگیرم نشد.
    خوشحال میشم منظورتون رو کامل تر بگین و اینکه چه بخشی رو بازدید کنم.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی