روز های من - MY DIARY

به نام تنها صورتگر جهان

چند روزی دارم خودم رو آماده میکنم برای یه  تغییر بزرگ! برای به سامان تر شدن امور.

کم کم میام به امید خدا و بهتر شدن ها رو اگه خدا عمری داد و نصیبمون کرد، اینجا می نویسم (تو دفتر خاطراتم!).


اما باید یه چیز خیلی جالب رو بگم و اون اینکه چند مدتی هست دارم کلاس آموزشی تکمیلی بسیج رو میرم . نمیدونم خوشبختانه یا متاسفانه بچه های دوره مون اکثرا نوجوون هستن و جوویای نام به قولی! حتی 15 -16 ساله! و من 23 ساله و چند نفر دیگه در بین این دوستان. بعضی هاشون خب شاید اقتضای سن شون باشه اما خیلی حرف میزنن و به استاد و بچه های دیگه تیکه میندازن.

نمی دونین چی میکشیم از اینا آخه آدم دلش هم نمیاد معرفی شون کنه .خب تو نظام هم که واضحه تشویق برای یکی و تنبیه برای همه! پیر شدیم از بس این دوستان تیکه انداختن و مربی همه رو تنبیه کرد. (اُخ آخ داشت یادم میرفت تنبیه نه!!! به قول فرمانده، تمرین تاکتـــــــــــــــیکــــی!!!!!!) .

چند روز پیش شب کمی بیشتر نگهمون داشتن و خب جای شما خالی نمیدونم چند تا اما شاید 300 تا شایدم کمتر.....مهم اینه که خیلی بشین پاشو رفتیم،،،،درست در حد تیم ملّــــی!

روز بعدش خیلی خسته بودم.زنگ اول به شدت خوابم میومد و میون حرفای مربی و نت برداری های من ،هی دستم خط می خورد و جزوه ام کثیف میشد.زنگ بعد گروهان رو بردن به دشتی که نزدیکمون بود . گل درست کردیم و مالیدیم به سر و صورت و دستهامون!!!!   جاتون خالی!!! تا دلت می خواست میتونستی اونجا شخصیت دوست داشتنی شرک و دوستاش رو ببینی!!!!خیلی خندیدیم بعدش قرار شد بریم و استتار کنیم تا فرمانده و مربیان بیان و پیدا مون کنن!(یاد استتار اون آفتاب پرست ها تو انیمیشن قشنگ ایرانی حیات وحش افتادم!!!!!!هه هه! ) گفتن خوب استتار و اختفاء کنین که پیدا تون نکنیم ها. من همین طور پیش میرفتم تا یه جای مناسب برای خودم پیدا کنم یه جا مخصوص خودم! از لای درختا گذشتم ، از کنار بوته های بزرگ خار، از دل علفهای بلند! هر ج میرفتم یکی قبل من اونجا بود! آخرش رفتم نزدیک دیوار نیمه ساخته اردوگاه ! گفتم شاید کنار دیوار اون بالا یه کم چاله مانند باشه که من برم توش! رفتم و با کمی تفحص پیداش کردم!دراز کشیدم اون تو! شکمم رو هم تو دادم که مبادا کسی ببینتش و از محل اختفاء بیرون زده باشه! مربی ها اومدن و همه رو پیدا کردن به جز من و چند نفر دیگه ! من هم در تمام مدت دراز کشیده بودم و فقط میشنیدم. بعد مربی همه رو صدا زد که جمع شین ! صف جمع! با خودم یکی دوتا کردم دیدم من که خیلی خسته ام و اونا هم که من رو پیدا نکردن!!!!!!پس بذار من اینجا بخوابم تا بیان و من رو پیدا کنن.

خلاصه حسابی خوابیدم و بعد نزدیکهای غروب پاشدم و رفتم سمت کلاس! دیدم بچه ها خودشون رو شستن و تخته رو آوردن بیرون کلاس و تو حیاط اردوگاه کلاس دارن! من هم محض شاد شدن بچه ها و مربیِ خیلی دوست داشتنی اون کلاسمون رفتم تو جمع بچه ها(با اون سر و وضع !!!!!!!!!) و گفتم :"یکی از شما دوستان هم نباید ما رو صدا کنه!!!؟؟؟؟"

اینجا بود که اردوگاه ترکید! یعنی خنده در حد انفجار ها!!!

دست و خنده و تبریک بچه ها بود که نثارم میشد! حاجی ایول!!! حاجی یکی هستی به مولا!!!!! آقا شما رو برای سوریه خواستن!!!!

شاخ بچه های چریک!!!!

خلاصه تو دفتر هم به ما یه خرده غلت زدن در آب دادن و مرخص !

از اون روز بچه ها واقعا!!!!!!براشون سوال شده که چطور حاجی (به قول مشهور) که منظم بود و سر هرکلاس آماده و حاضر چطور ......؟؟؟؟

بعضیا فکر میکنن من کلاس رو پیچوندم چند ساعت و بعضیا میگن این چه ساده اس و بعضی ها میگن چقدر برای کارش خسته بوده !!!!!

این فکر اونا و تبریک یا استهزاء اونا خیلی برام مهم نیست! مهم اینه که واقعا من یه استراحت جانانه کردم  و خب اونا هم دستشون اومد ما هم می تونیم خوب بقیه رو بپیچونیم حالا اگه نمی خوایم و دلمون نمیاد یه بحث دیگه است.



یا حق

  • زندگی شیرین است با حضور آقا

خاطره

نظرات  (۴)

  • شما هم می توانید خادم سایبری امام رضا (ع) باشید.
  • ماجــرای من و امام رضا علیه الــسلام | فراخوان سایــبری محبیــن و شیعیــان امـام هشتم
    بسم رب علی ابن موسی الرضا علیه السلام
    دوست عزیز
    سلام
    در آستانــه ولادت با سعادت حـضرت امام رضا و حضرت فاطمه معصــومه سلام الله علیهما ، وبگاه جوان انقلابی به کمک و همراهی سایـت ها و وبلاگ های عاشــق و محـب حضـرت رضـا علیه السلام موج سایبری خاطرات من و امام رضا را برگزار می کند که امیدواریم همچون موج فـراخوان قبلی که در جــوان انـقلابی منتشـر کــردیم (ماجری چادری شدنم ؛ ماجری چادری نشدنم) و همچنان هم ادامـه دارد، مورد استقبال شما عزیــزان واقـع شود. (ان شــاءلله)
    من از طرف مدیر و دیگر همکاران این وبگاه شما را برای شرکت در این طرح ، بصـورت ویژه و گزینشی دعوت می کنــم. از شما خواهش میکنم به دور از خط و جهــت گیری و مسـائل سیاسی و دنیـوی ، فقط و فقط به عشق مولایمان امام رضا علیه السلام حتما به سایت ما بـیاید و خاطره یا خاطرات خود یا خانواده و دوستان تان را برایمان ارسال کنید.
    راستی دوست گرامی اگر شما هم تمایل داشتید که مثل دیگر وبلاگ های ارزشمند و عاشق امام رئـوف، امام رضــــا علیه الســلام، کمک ویژه ای در این طرح داشته باشید، حتما به ما خبر بدید.
    من شخصا منتظـر حضــور پر مِهرتان هستــم.

    بانو حسینی | خادم سایبری امام رضا علیه السلام و مسئولیـن گـروه وحـدت جهـان اسـلام (شیعه و سنی)
    http://javanenghelabi.ir
    info@javanenghelabi.ir
    S M S : 3000 28 28 38
    پاسخ:
    بسم الله
    سلام علیکم بزرگوار
    بله چشم انشاالله خدمت میرسم.
    چه کار خوبی!!

     [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

    شما هر آینه زیباترید از خورشید
    به یک مشاهده دل می برید از خورشید

    شما که ماه شب بی ستارگی منید
    همیشه یک سرو گردن سرید از خورشید

    میلاد هشتمین خورشید مهربان بر شما عزیز گرامی مبارک

    عیدتان پر از لبخند وشادی

     [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

     

     

    پاسخ:
    با تشکر
    ممنون از تبریک تون.
    عید شما هم مبارک. ببخشید دیر جواب میدم خیلی وقت بود نمی تونستم وارد وبلاگم بشم.
    متشکرم بزرگوار
    انشاالله که وقتی تشریف می برید پابوس آقا از طرف من حقیر هم سلام برسونید.

    سلام وسپاس

    امروز عالی بود

    چندتا از بچه ها کمی گریه میکردند ولی بحمدلله بخیر گذشت

     

    خدا رو شکر

     

    پاسخ:
    سلام علیکم
    الحمدلله
  • پریسا عارفی
  • سلام، چه خاطره جالبی، خدا خیرتون بده یه اردوگاهو شاد کردین. پیچش و این جور چیز ها اصلا بعضی وقت ها واجب موکده!!!! همش که نمیشه مرتب و منظم بیای و بری!!! مثل پیچوندن بعضی کلاس ها ی دانشگاه شریف تو ترم اول!!!!
    پاسخ:
    سلام علیک همسایه
    دیگه از شریفی ها خبری نمی نویسد.خیر باشه
    که اینطور ! واجب ! موکد!
    ممنون از لطفتون  در پناه خدا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی