حرف مردم چقدر اهمیت داره؟آیا در درجه ی اول اهمیت ه؟

سلام به همگی
برادرا و خواهرای محترم!>>>نکته<<<::توجه کنین حرف مردم مهم هست ولی قبل اون و مهمتر از اون رعایت احکام دین اسلام ه !

(اولین معیار برای من که مسلمون هستم باید حدود الهی باشه! نه عرف! نه آداب و رسوم افرادی خاص!نه حرف مردم! نه رفتار یه خواننده یا فوتبالیست یا یه مُدِل)

 مثلا اگه دیگران ولخرج هستن و من نوعی، رو حساب خرج می کنم عیبی نداره بقیه حرف بزنن!(خب؛ طبق دستور دین از ریخت و پاش دوری میکنم و وقتی هم پول داشتم از خانواده ام دریغ نمی کنم و سخت نمیگیرم)

یا اگه تو نوعی، هر آهنگی رو گوش نمیدی و به راننده تاکسی تذکر میدی ،مهم نیست که بقیه چی میگن!(تو به دیگران بی احترامی نمیکنی .داری میگی، دین به من وشما اجازه نمیده آهنگ نامناسب بذاریم)

اینجور مواقع که شما کار شایسته می کنی ودیگران حرف خلاف شرع میزنن ،مهم نیس بقیه چی میگن!

ولی بعضی وقتا باید به حرف دیگران عمل کرد و اون وقتی یه که حرف دیگران موافق شرع و انصاف ه ولی یا کار ما ناشایسته یا باعث میشه بقیه فکر کنن ما کار خلاف شرع و انصاف میکنیم.

(میدونی چرا اون قسمت رو بزرگ نوشتم ؟؟چون  اولا اینکه رفتار و افکار آدما مسری هستش!یعنی به دیگران منتقل میشه! و دموم اینکه معمولا ما کار ناشایست خودمون رو زود متوجه میشیم و اصلاح می کنیم ولی بعضی وقتا کارایی میکنیم که واقعا خوبن ولی بقیه بد برداشت میکنن مثلا مثل داستانِ آخر ِاین پّست)

توجه کنین:
1-ظاهر آدم تا حدی باطن او رو نشون میده!
2- آقای قرائتی یه ماجرا تعریف میکرد از رئیس یکی از دانشگاههای تهران!بعدش گفت آی مسلمونا اینو بدوونین که " نباید کاری کنیم که دیگران گمان بد به ما ببرن !اگه گمان بد بردن احتمالا خودمون هم مقصریم و توی گناه ظن بدِ دیگران به خودمون ،شریک ایم!  "
3- میخوام یه جور دیگه بگم و از همه برادرا و خواهرانم عذرخواهی میکنم!در مثل مناقشه نیست!----- عزیزان چند درصد احتمال داره یه میوه که از ظاهرش به نظر میرسه خرابه ،،،توش سالم باشه؟؟؟!!
4- آدمهای با فضیلت و خدایی، همه شون ظاهر و باطن یک جور دارن !باطن اونا مؤیّد ظاهرشون ه و ظاهرشون هم تایید کننده ی باطن شون ه!
آدمهای خیلی بی فضیلت هم اینطوری هستن(ظاهر و باطن اونا تایید کننده ی هم هستن) اما خب هم ظاهرشون و هم باطنشون از رنگ اغیار ه(غیر خدایی هستش!) .
اما ما که نه خیلی بی فضیلت هستیم و نه کاملا خدایی، معمولا باطن یا ظاهرمون یه کم  می لنگه  و تو یکیش خوبیم و تو دیگری ضعیف!
سعی کنیم با فضیلت تر بشیم. انشالله !
برای سر به راه شدن  تمام جوونا علی الخصوص خودم دعا بفرمایید!

++اینم خلاصه ای از داستانی که آقای قرائتی گفت:(توجه::یادم نیست اون آقا رئیس ه، داستان رو برای آقای قرائتی بازگو کرده بوده یا اینکه خود آقا قرائتی، نظاره گر این اتفاق بوده و بعد اومده به رئیس تذکر بده!!!!)

رئیس یکی از دانشگاههای تهران (که به قول آقا قرائتی فرد موجه و مذهبی ای بود)یه روز موقع پیاده شدن از ماشین ش ،راننده اش میاد و در رو براش باز میکنه که رئیس پیاده شه! ظاهرا این ماجرا خیلی بزرگ میشه که آقای رئیس (مثلا ازخود راضی) چه پر افاده رفتار میکنه!!

حالا رئیس میاد دلیل این اتفاق رو بیان کنه، میگه آره حاجی؛ اون روز دستگیره ی در ِماشین خراب بود و از داخل باز نمی شد؛این شد که راننده ام اومد و از بیرون در رو برام باز کرد!

آقای قرائتی هم بهش میگه ::آره درسته با اینکه در ماشین خراب بوده ،،اما شما باید راهی پیدا می کردی تا دیگران به شما گمان بد نبرن!

باید طوری رفتار میکردی بقیه متوجه بشن در خرابه!(خودم میگم: خب از درِ ِ دیگه پیاده می شد بهتر نبود؟!!)