روز های من - MY DIARY

۱۱۳ مطلب با موضوع «رهگذر عمر» ثبت شده است

بسم الله

سلام دوستان گرامی

اگه کسی علاقه مند به ایجاد وبلاگ ، در سرویس "بیان" یا "blog.ir" هست اعلام کنه تا من از دعوتنامه هام به ایشون بدم.

امکانات خوبی داره... .

و من الله توفیق

بسم الله

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

(این مطالب رو داشتم اواخر مناظره سوم می تایپ ایدم اما تا کاملش کنم طول کشید و مجبور شدم شب زنده داری کنم........ اما این مطلبم رو بنویسم و منتشر کنم به امید عنایتی از سوی پروردگار متعالم.)


سلام بر ما،

مایی که حق انتخاب از بدو تولد تا لحظه ی مرگ ،در تمام پیچ و خم های جاده ی زندگی همراه ماست.


بحث ،بحث انتخابات ه . اون هم از نوع ریاست جمهوری ش .(با شورای شهر، اینقدر کار ندارم.)

امروز ،همه خوب میدونن که شرکت در این انتخابات بزرگ.....واجبـــــــــــــــــــــــــــــه.دلایلش هم متعدد و منطقی است که جای بحث نداره همه بهشون واقف اند.


امسال خیلی برای انتخابات دلم گرفته است. شرایط خیلی سخت تر و بحرانی تر از سالهای قبل شده و من باید رای بدم.

باید یه جوری رای بدم که، باید یه جوری اصلح رو انتخاب کنم که، باید کاندید اصلح رو به نحوی تبلیغ کنم که ...

آره همه تو این کار سهم داریم. فردا روز ،اگه دولت انتخابی ما روی کار آمد و صالح بود که همه ی ما از لذت دنیوی و اجر اخروی محظوظ خواهیم بود ولی خدای نکرده اگه طاغوت بود یا صالح نبود،کار همگی مون زار خواهد بود .در این دنیا، زندگی ناشایست و در آخرت عذاب الهی نصیب مون خواهد شد.

یعنی یه جورایی  تر و خشک مون با هم خواهیم بود. با هم خواهیم بالید یا با هم خواهیم سوخت.

مناظرات امسال از یه طرف خوب تر بود که نامزدها رو زیاد با هم درگیر نمی کرد که همدیگر رو تخریب کنند و از طرف دیگه چون مناظره 2 به 2 زیاد نداشت ، نمی شد به خوبی، من که از این نامزدها چیز زیادی نمی دونم با خلق و خو شون آشنا بشم .برای من به شخصه خیلی مهمه بدونم آیا نامزدم  (به این میگن بازی با الفاظ ... ! ) زود عصبی میشه یا نه ؟ کینه به دل می گیره یا نه ؟ جبهه می گیره یا نه ؟ حاضره فرد مقابل رو خراب کنه ؟ تا چه حد زندگیش رنگ خدایی داره ؟ چقدر جرات داره ؟ پر رو هستش یا کم رو یا اینکه سرجاش هم پر رو میشه و سرجاش مظلوم ؟ اینکه صداقت داره یا نه رو با 10 روز مصاحبه و مناظره ...من یکی که نمی تونم بفهمم،چرا که خوب به خاطر دارم از دبیر جدیدم تعریف کردم و به مرور فهمیدم که اونی نبودن که به نظرم رسید.

ای کاش این نامزدها، خانواده و مشاور شون رو هم میاوردن جلو دوربین...تا ما اونا رو هم ببینیم.

نمیدونم...انتخابِ سختی یه!

اما یه چیز رو خوب می دونم مرحبا به آقایان غرضی و حداد.

آقای غرضی ،حرفاشون صحیحه اما کمی مسن هستن.یه جورایی هم به نظر میرسه برنامه خاصی ندارن و خوبه که رُک هستن و به نظرم هوای اسلام رو حسابی دارن.

آقای حداد ،خب خوب با ادبیات فارسی و عرب آشنایی دارن،سالهای زیادی تو مجلس بودن ...کتابها تالیف کردن اما به نظر میاد جسارت لازم رو نداشته باشن برای فریاد زدن.


آقای پناهیان خیلی به جنبه ی معنوی و خدایی بودن و اعتقادات رییس جمهور آینده تاکید می کردن.


آقایان عارف و روحانی ،از حرفاشون فهمیدم ظاهرا همونطور که حدس می زدم اصلاح طلب هایی از نوع بزرگانشون هستن. این بنده خدا ها هرکاری بکنن و هر چی بگن از خوبی هاشون ...من یکی بهشون رای نخواهم داد ... می ترسم مثل بزرگانشون بشن ....

من چیز زیادی از ریاست جمهوری های قبلی(بزرگانِ آقایان .....که سنگشون رو بر سینه می زنند) خاطرم نیست .(خب کوچک بودم و دنبال آب نبات چوبی بزرگتر و بیشتر.....)

ولی وقتی برام یادآوری میشه یا دیگران بازگو می کنن همیشه کنار تمام خوبی هاشون ،به اسم آزادی و ارزش به خانم های عزیزمون یه چیزایی دادن که اصلا نمی خوام ببخشمشون. خدا خودش میدونه با اونا.

من همیشه گفتم و باز هم میگم، نمی خوام کسی رو مقصر بدونم اما می گم:

خانم های ما رو به بهانه های واهی از خانه ها کشیدن بیرون. به بهانه ی هم ترازی با آقایون ،به بهانه ی حقوق پایمال شده شون، به بهانه ی  حقوق بشر و مُساوات و برابری ،به بهانه ی فرصت یافتن برای بروز استعداد ، به بهانه ی رای آوردن(نگاه می کردم به منشور آقای رضایی -همون ویکی رضایی- دیدم شهر تهران حدود000 ,8,000 جمعیت داشته سال1390 که نصف بیشترش خانم هستن )و به بهانه های دیگه

البته فکر می کنم بشه جای کلمه ی "بهانه" از "توهم و طمع" هم استفاده کرد.می دونین چرا؟

چون آدم ها فطرتا بی نهایت طلب هستن و هر چیزی رو به اندازه ی حداکثری می خوان شدید.

وقتی خانمِ ما نگاه کنه به گذشته ها و به تاریخ ببینه که در زمان پیامبر(ص) چه به سر دختران معصوم می آوردن، بیاد جلوتر یا بره عقب تر ...زیاد فرق نمی کنه می بینه دختر و اصلا جنس زن بهای زیادی بهشون داده نمی شده. بعد خب یه سری آدمها و یک سری جریانها میان این حس فطریِ کمال طلبی و بی نهایت طلبی رو در وجود این بزرگواران (خانم ها ی این کره خاکی) بیدار می کنن .دستشون درد نکنه که روشنگری می کنن و کمال خانم ها رو می خوان انشاالله...اما چرا بدون توضیح؟ چرا بدون روشنگری و مقدمه چینی این کار رو کردند و می کنن؟

در این اثنا خیلی از خانم ها هم میان با خودشون حساب کتاب می کنن می بینن ...دست مریزاد  درسته ... ما که تو تاریخ این جور مهجور موندیم حالا اینا می گن ما به شما آزادی می دیم ،رای و نظرتون رو محترم می شمریم و ...

حالا چرا می گم "توهم و طمع"؟؟؟

چون خانم ما (بعضی هاشون ) خودشون و جایگاهشون رو درست نشناختن.متوجه آیه ی "همسرانتان را از خودتان آفریدیم تا اینکه با هم انس بگیرید و آرامش یابید..." نشدن. حالا فکر می کنن اگه مثل من نوعی سوار موتور بشن یا در تیم دوچرخه سواری با یه مربی آقا، مدال جهانی بگیرن با ما مردان هم تراز می شن(مثلا میشن عین ساعی یا تختی یا رضازاده و افتخار آفرین میهن اسلامی....! ای داد به قول مهندس غرضی ...ای داد بر ما که گذاشتیم چه بر سر ملت مون بیارن! )(جا داره همین جا وسط کلام از خواهرهای علاقه مند به موتور و دوچرخه و برادرانی که از روی تمایل ،نوامیس شون رو تَرکِ موتور سوار می کنن در خواست کنم به حدیثی توجه کنند که زنان را از نشستن بر زین (یا هرچیز مثل زین اسب...)منع میکنه باید از پیامبر ص باشه اما علم ندارم.)

یا مثلا اگه برن بیرون خونه و کار کنن و مثل مردها جسم و روحشون رو خسته کنن با ما هم شان میشن.

یا اگه های دیگه

اما خدا خودش شاهده که این بنده خدا ها دارن اشتباه می کنن ای کاش یه نگاهی به زندگانی حضرات فاطمه زهرا (س) یا زینب س یا خدیجه س یا مریم س یا  ... بیاندازن.

ببینن وقتی سخن از مساوات به میون میاد و از اینکه بهترین مردم، پرهیزکارترین آنهاست نزد خداوند منظور این نیست که عینا خانم ها و آقایان عین هم عمل کنند یا تکالیف و وظایف یکسانی داشته باشند. 

چرا نمی اندشند به اینکه آنها هستند که بار مادر بودن و حمل فرزند را به دوش میکشند؟ چرا نمی اندیشند که ...

وقتی زنی ،این چیزها رو نبینه ...اون موقع است که توهم برش میداره و طمع میکنه که با انجام امور اینچنینی (یه جورایی مردانه)اون مساوات و برابری رو به شکلی که براش ترسیم کردن ایجاد کنه و بهش برسه...!

و امان ................   .

امان از اینکه با اینکار یه تلنگر اساسی میزنه به تعادل دنیا ،به کانون خانواده،به جایگاه والای تربیت فرزندان و البته خیلی چیزای دیگه هم هست که در این بین از بین میره و حیف میشه .(کلی حدیث در این باب داریم ها!!!!!)

اینا رو گفتم که بگم آره من میترسم ....از چی؟

خب معلومه ...تو این وضعیت هر کی روی کار بیاد ...باید چندتا کار اساسی بکنه :

مثلا از مهمترین هاش میشه به ثبات ارز و کاهش تورم  و مسکن اشاره کرد یا سیاست خارجی و البته تحریم و وضعیت هسته ای کشور.

به نظر من (ادامه جواب سوال "از چی می ترسم؟") هر کدوم از این بزرگواران که بیاد سر کار ،با توجه به تجربه و آشنایی با رئیس جمهور های قبلی و دیپلمات های با تجربه می تونه کم و بیش این مسائل رو یه جورایی بهبود ببخشه انشاالله....ولی......

ولی به نظرم هر کسی از این ها نمی تونه اوضاع روانی خانواده ها،نابه سامانی ها و ضدهنجار های عرف و مُد شده رو از فرهنگ مردم ما به خصوص جوانان پاک کنه.


انشاالله همه مون با وضو بریم پای صندوق های رای و به اصلح ترین فرد رای بدیم.

(این فریضه ای است که 4 سال یکبار واجب میشه و قضا هم نداره ...حواسم باشه!!!)


یا حق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

چند روزی نبودم با اجازه تون تندی رفتیم یه احوالی از بزرگان خانواده گرفتیم و بی معطلی برگشتیم.

نشد شهادت امام کاظم علیه السلام و رحلت رهرو راه ولایت، خمینی کبیر رحمة الله علیه رو به شما بزرگواران تسلیت  و تعزیت بگم.

نشد قیام 15 خرداد ...

اما حالا اومدم تبریک عید رو به شما خوبان ابلاغ کنم.

مبعث رسول گرامی مان حضرت محمد که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد،به پیامبری ،به ایستادگی ، به بشیر و منذر بودن  ، به پدری در حق امت ، به ابلاغ وحی ، به اعلام ولایت .

آری او مبعوث شد ...


از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد ، این عید به اهل دین مبارک ، بر

جمله مسلمین مبارک.

مطلب جالبی رو از همسایه مون ،"منتظر" گرامی از وبلاگ فریادرس دادخواهان (http://www.behdin1400.blogfa.com/) اینجا نقل می کنم.

بخوان به نام رهایی! بخوان به نام بلوغ! بخوان به نام صاعقه در التهاب شب.

بخوان به نام ساقه امید در پهن دشت یأس!

بخوان به نام خالق خورشید و عشق را به اسم اعظم معشوق، از پس یلدای بی تنفس دیجور،

نور باران کن.

بخوان نبی گرامی! بخوان رسول عشق و امید! بخوان به نام نامی توحید!

تو که خواندی، هرم صدای تو که قندیل‌های سکوت را ذوب کرد،

آوای مهربان تو که فضای میان زمین و آسمان را عطرآگین نمود،

بوی خوش عشق که ملائک بی تاب را به طواف حرا کشانید

انبیا انگشت حسرت به دندان گزیدند.

ابراهیم و اسماعیل از آن که حرا بود و ما به مرمت کعبه ایستادیم

و موسی از آن که به طور، چرا رفتیم و عیسی از آن که آنچه در زمین یافتنی بود،

در آسمان چرا می‌جستیم و در این میانه، تنها خاطر خدا بود که راضی بود

چرا که رحمت واسعه خویش را نمود عینی بخشیده بود.

فرشتگان برخی به رضایت بی سابقه خدا سجده می‌بردند

بعضی عرق از جبین پیامبر می‌ستردند عده‌ای گوش به لطافت این معاشقه می‌سپردند

و برخی از آن که معشوق خداوند را در زمین می‌دیدند نه در میان خویش،

خون دل می‌خوردند.

جبرئیل چه ذوق کرده بود که پیام عاشق و معشوق را بر بال امانت خویش به یکدیگر می‌رساند.

آری، تو که خواندی، آسمانیان، زمینیان اهل دل را به پایان شب سیاه بشارت دادند. عرشیان که هلهله می‌کردند، فرشیان را مژده آوردند که: «قد جائکم من الله نور». خداوند زمین را نورباران کرده است.

برخیزید، خواب را بشکنید و چشمان ظلمت گرفته را سوی نور بگشایید. بیم گمراهی را از کلبه دل برانید و ترس از فراز و نشیب، از چاه و چاله، از دشت و تپه را جواب کنید. نگرانی را جارو کنید، هراس از افتادن را به گور بسپارید، بر ظلمت زهرخند بزنید که: «یجعل لکم نورا تمشون به». فرا راهتان نوری گسترده است به مدد آن، راه بیابید و در پناه او بپویید. جگرهای تفدیده و چشمان عطش چشیده و دهان‌های تشنگی کشیده را با زلال رحمت خداوند سیراب کنید. هر کدام که در اعماق دل و شیارهای ذهن خویش خدا را می‌جستید، اینک نظاره کنید. من رانی فقد رای الحق. هر که خدا را می‌جوید، او را ببیند خدا را در آینه وجود او به تماشا بنشیند.

خدا که آفرینش را برای شناخت خویش، «فخلقت الخلق لکی اُعرف»، بنیان نهاده بود، با تو، به کار خلقت کمال بخشید. تو رحمت خداوند را به زمین آوردی و عینیت بخشیدی.

و چرا خوشحال نباشد؟ تو تنها ظرفی بودی که تمامی رحمت زلال و بی منتهای او را در خویش جا دادی. و در آفرینش کدام ظرفی به ظرفیتی این چنین دست یافته بود؟ «الم نشرح لک صدرک». کدام سینه جز سینه ی مبارک تو به وسعت رأفت الهی گسترده بود؟

اگر چه پیامبران همگی مظهر رحمت خداوند بودند، اما کدام گستره ی محبتی خدا را به تمجید واداشته بود «انک لعلی خلق عظیم».

این چه استقامت بی انتهایی است که خدا را حتی به اعتراض وا می دارد: «فلعلک باخعٌ نفسک علی آثارهم، ان لم یومنوا بهذا الحدیث اسفاً». تو تا کجا پای می فشری پیامبر؟ مگر جان خویش شمع هدایت کوران کرده ای؟

مگر مظاهر رحمت خداوند کاسه ی صبرشان تا زمانی به لب نمی رسید؟ مگر جاده ی پایمردی و استقامتشان به انتها نمی رفت؟ مگر پس از سالها خون جگر، لب به نفرین نمی گشودند؟ این چه سینه ایست که انتها ندارد؟ این چه کوه استقامتی است که از جا نمی جنبد؟ این چه اعجوبه ای، چه معجزه ای، چه آیت بی همتایی است که تنش در زیر قلوه سنگهای جهالت خرد می شود و در عین حال هدایت دشمنان را از خدا طلب می کند.

زبانش جز برای دعا نمی گردد، و لبهایش جز به استغفار برای همه تکان نمی خورد.

این چه عظمت سؤال آفرینی و چه شوکت تحیرزایی است؟

چه استقامت بی انتهایی است که خدا را حتی به اعتراض وا می دارد: «فلعلک باخعٌ نفسک علی آثارهم، ان لم یومنوا بهذا الحدیث اسفاً». تو تا کجا پای می فشری پیامبر؟ مگر جان خویش شمع هدایت کوران کرده ای؟

برای آنها که دست در گوش، می گریزند، چه می خوانی؟ برای آنان که خود نمی خواهند، از من طلب هدایت چه می کنی؟

اینان جنبه ی خورشید ندارند، نور نمی فهمند، ظرفیت روشنی در وجودشان نیست. تشعشع آفتاب وجود تو چشمهایشان را کور کرده است.

تو باز به دنبالشان چه می دوی؟ اینان از نور، از روشنی، از تو می گریزند، جان خوش فدای هدایت نااهلان مکن پیامبر!

و طبیعی است که خدا این جلال و عظمت را محصور یک جامعه و یک قرن نپذیرد. این با رحمت گسترده ی خداوند سر سازگاری ندارد که عصاره ی خلقت خویش را به زمان و زمینی منحصر کند. اگر چه سالهای سال بگذرد و این راز نگفته بماند.

و اگر چه قرنها سپری شود و این گنج نهفته بماند. اما این چشمه ی زلال توحید باید حیات خود را حفظ کند تا زمانی مناسب فرا رسد و زمینی مستعد بیابد و سر باز کند.

و اکنون آن زمان فرا رسیده است و این چشمه می رود تا تمام شریانهای زمین را حیات دوباره ببخشد.

پیامبر! سلام بر تو که وعده های تو را با دستهای لرزان خویش لمس می کنیم. ما فرموده ی تو را که «از شرق کسانی راه را برای ظهور مهدی(عج) هموار می کنند» از یاد نبرده ایم.

ما آن کلام غیب تو راکه «ایرانیان شما را به اسلام می خوانند» فراموش نکرده ایم.

سلام  بر تو! سلامی به طراوت خونهای جوانانمان و به خلوص مادران داغدارمان. حاشا که از یاد ببریم آن منظره را که به ابوذر فرمودی:

«اتدری ما غمی و فکری و إلی اَی شیءٍ اشتیاقی؟»

- ابوذر! می دانی چه اندیشه ای مشغولم داشته است و پرنده ی اشتیاق دلم به کدام سوی پر می کشد؟

- از کجا بدانیم پدر و مادرمان به فدایت!

- واشوقا إلی لقأ إخوانی یکونون من بعدی، شأنهم‌ شان الأنبیا و هم عندالله منزلة الشهدأ یفرون من الابأ و الامّهات و الاخوة و الاخواة ابتغلء مرضات الله تعالی و هم یترکون المال لله و یذلّون انفسهم بالتّواضع لا یرغبون فی الشّهوات و فضول الدّنیا ... قلوبهم إلی الله و روحهم من الله و علمهم لله.

دلم به شوق دیدار برادرانی می تپد که بعدها خواهند آمد، مقامشان همسنگ مقام انبیاست و منزلتشان در نزد خدا منزلت شهدا.

از پدر و مادر و برادر و خواهر خویش به خاطر جلب رضای خدا دست می کشند و آنچه مال در خورجین ملک دارند فدای خدا می کنند. در مقام خشوع در مقابل خداوند تا اوج ذلت رشد می کنند، دل از دنیا و مافیها می کنند... دلهایشان رو به سوی خدا دارد، جانهایشان از خداست و دانششان برای خدا...

و پیامبر! جانهای خودو عزیزانمان به فدایت، از یادمان نمی رود آن خاطره که آنقدر از صفات این عزیزانت مشتاقانه گفتی که اشک در چشمانت نشست و گفتی: «إنّی الیهم مشتاقٌ» و گریه کردی و بازگفتی: «واشوقاه الی لقائهم». و همان حال که زمین اشکهای مبارک تو را در بغل می فشرد دعایشان فرمودی که: «اللهم احفظهم و انصرهم علی من خالفهم و اقر عینی بهم یوم القیامة».

بخوان به نام رهایی! بخوان به نام بلوغ! بخوان به نام صاعقه در التهاب شب. بخوان به نام ساقه امید در پهندشت یأس! بخوان به نام خالق خورشید و عشق را به اسم اعظم معشوق، از پس یلدای بی تنفس دیجور، نور باران کن.

بخوان نبی گرامی! بخوان رسول عشق و امید! بخوان به نام نامی توحید!

خداوندا! حفظشان کن و یاریشان فرما در نبرد با دشمنان و چشمم را به دیدارشان در قیامت روشن کن.

پیامبر! عزیز خداوند! معشوق معبود! سلام او بر تو!

تو که قرنها پیش برای این عزیزانت گریستی و دعایشان فرمودی و می دانستی و می دانی که حیات و نصر و فتحشان به پشتوانه ی دعای توست اکنون در این مخاطرات که رهایشان نمی کنی، ای پیامبر! هدف آفرینش! این ایثارگران و از جان گذشتگان با نام رمز تو و فرزند تو جهاد می کنند. با یاد تو و فرزندان تو زندگی و تنفس می کنند. به عظمت و جلال فرزندانت، به عزت عزیزت؛ فاطمه‌ات و به قداست پسرعمت که این عزیزانت را یاوری کن و همچنان از خدا پیروزیشان را آرزو فرما.


یا حق

به نام خداوندی که هر کاری بدون یاد او ابتر است.


سلام همساده ها،

چندتا سوال هست !شاید خودم در حد فهم و درک خودم بهشون جواب بدم. خوشحال میشم شما بزرگواران نیز کمک کنید در یافتن جواب های صحیح و منطقی .

به امید روز ظهور امیر م و پاسخگویی به تمام سوالهای مهجور و بی جواب همه مان.


1 - .... ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود خداوند بلند مرتبه بر شما

فردا ، روز میلاد اولین امام ما مسلمانان امیر المومنین علیه السلام هستش.

عید بر همگی تون مبارک.

روز پدر هم هست ، روز همه ی پدر های زحمتکش و فداکار.

هرچند که شما دوستان خیلی خوبید و با کارهای خوبی که می کنید هر روزتون عید ه.


پدر خوبم ، روزت مبارک.

باباجان خیلی خیلی زحمت کشیدی برای من (پا به پای مادرخوبم ) . خیلی به حال من غصه خوردی . خیلی نگران حال و آینده ی من بودی . خیلی وقتا موجب شرمساری ت شدم . حلالم کن .

به امید اینکه همه ی پدر و مادر ها از بچه هاشون راضی باشن و دعای خیرشون پشت سر اونا باشه.

یا علی ع


به نام خدا

سلام دوستان

تیتر بالا حرفای آقای قیژ قیژ سوار هستش که خواستم براتون ترجمه ش کنم، البته این رو که گفت یه نکته به ذهنم رسید خواستم اون رو بگم اما اول ترجمه حرفهای استاد قیژ قیژ وووو:

اون میگه : همیشه کوتاهترین راه ، بهترین راه نیست!

اِ ا  ااااِ  اِا ... چی میگی برادر من ! یعنی اصل حمار نقض!  ای بابا نمیشه که این همه ما تو دبیرستان با این مسئله استدلال کردیم ها ...! بابا  (دور از جوون شما خواننده محترم) درازگوش هم میفهمه خط مستیم بین دو نقطه کوتاه ترین مسیر هستش!

بعد بیشتر که توضیح میده می بینم راست میگه اون به زبون خودش میگه و در باب رانندگی ؛من هم خب دیگه خوب بلدم بعدش میزنم به فاز خودم (آخه برق خوندم دیگه اونم فشار قوی... کسی جیز زز نشیه یه وقت ...بهتره دور و بر من کسی نباشه ...از ما نصیحت بود...! ببینم ناراحت که نشدین.؟! نشین ها!)

خب راست میگه : میگه این درست نیست هنگام رانندگی هر وقت خواستیم برگردیم (دور بزنیم مسیر رو برگردیم) سریعا یه راهنما و بعدش گردش کنیم. باید کمی تامل کرد سرعت رو کم کرد از فلاشر و راهنما به موقع و درست استفاده کنیم ( باید راننده های پشت سر ما فرصت دیدنِ بالا و پایین پریدن ها و به آب و آتیش زدن های چراغ راهنمای ما رو داشته باشن دیگه ) باید دقت کنیم و به فاصله ی وسایل نقلیه ی  پشت سر توجه کنیم .این  همه حرف زد که بگه خب هرجا که تصمیم گرفتیم دور بزنیم ،،،،،،نباید دور بزنیم .

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/؟

منم بهش همین رو گفتم  چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــِ ..... را؟آخه!

3تا دلیل آورد :

1- وقتی که به قانون بی توجهی میکنیم::::::::::::مثلا اگه میدان کمی جلوتر هستش برای چی 100 متری میدان  که دارای خط ممتد هستش دور می زنیم؟!(همه مون که تو کتاب آیین نامه خوندیم حریم میدان و چهارراه و پل رو ....نه؟؟!! ).

اصلا خط ممتد یعنی از من نگذر.


2- بعضی وقتا به حقوق دیگران بی توجهی می کنیم:::::::: بقیه هم ممکنه مثل ما عجله داشته باشن . شاید پدری می خواد زودتر برسه پیش خانواده اش  یا شاید یه کارشناس باید سروقت برسه به جلسه یا شاید مادری باید زودتر برسه به فرزندش که توی خونه تنها مونده و البته غذا رو تا نسوخته از رو اجاق برداره  یا اصلا شاید مریضی باید سریعا به بیمارستان رسونده بشه و حالا من بیام و خیلی هم خونسرد راهنما بزنم و به زور راه رو از این بنده خدا ها بگیرم و ... .(صرف اینکه راهنما زدم)


3-  اهمال و سستی نسبت به حفظ سلامتی و جان خودمون و سرنشینان و بقیه راننده ها:::::::::::   باید طوری رانندگی کنیم که اصلا خطری ما یا دیگران رو تهدید نکنه. حالا کافیه  وجدان خودمون رو قاضی کنیم ببینیم این کوتاه ترین مسیرها که زود هم انتخاب میکنیم بهترین و ایمن ترین راه هم هستن؟! مثلا برای عبور از عرض یک خیابان بهتره کوتاه ترین مسیر رو انتخاب نکنیم.



+++یه نکته : راهنما و فلاشر هیچ اجازه ای برای ما از رانندگان دیگه نمی گیرن. یعنی فقط نمایشی هستن و کمک حال راننده . ممکنه راننده های قدیمی رو دیده باشید که تا به حال تصادف هم نکردن ماشاالله ولی اصلا از راهنما هم استفاده نمی کنن.این به خاطر اینه که به دیگران به درستی تفهیم می کنن که می خوان وسیله شون رو منحرف کرده و مسیر دیگری رو برن.

+++ یه نکته ی دیگه: کم کردن سرعت ( چه تو کوچه پیچیدن هایی و چه تو اصلی وارد شدن هایی...! خدایا توبه) و حرکت از اولین لاین به سمتی که قصد گردش به آن سمت رو داریم ------>> یه اطلاع رسانی خوب  به راننده های دیگه هستش.



فاز خودم:

از دل نوشت: افسوس نوشت : دست برداریم از این بازی ها.......اصلا هرچه دلتون خواست اسمش رو بگذارید.

کوتاه ترین راه بهترین راه نمی باشد.!


وقتی کسی به من بتوپــــه ....سریع حرفی به زبان آوردن ممکنه خیلی راحت باشه اما بهترین کار نیست.

وقتی کسی حق من رو بخوره و حقوق من رو پایمال کنه ... حتی اگه بتونم آبرو بردن از او بهترین کار نیست.

وقتی کسی به من بدقولی میکنه ... بد قولی کردن من نسبت به اون بهترین کار نیست.

وقتی کسی من رو پیش دیگران خرد کنه ... لِه کردن او ممکنه نزدیک ترین راه باشه اما مطمئنا بهترین کار ممکن نیست.  

وقتی کسی به طرز پوشش من بی ادبی میکنه ... گرفتن دست او و دعوت او به مهمانی خنده ها میتونه راه طولانی ولی خوب باشه

وقتی بیشتر مردم در جامعه ای از نبود امکانات و رفاه و کار حرف می زنن ... ممکنه نزدیکترین و کوتاهترین راه، نال و نفرین مسئولین  باشه و صحبت در این مورد و دامن زدن به ناامیدی مردم و ناکارآمد جلوه دادن مسئولین(هرچند که واقعا هم ناکارآمد باشند ) ....................ولی شاید اگه من از جا بلند شم و همت کنم برای کار ، راضی بشم به آموزش و کار زیر دست یه اوستا یا مهندس راضی بشم و خودم یه شغلی دست و پا کنم. تلاش کنم برای کسب اون رفاه و امکانات و در طی این مسیر به همنوعانم در حد خودم فراخی در امکانات و آسایش بدم ...فکر کنم این یکی از بهترین مسیرها باشه برای انتخاب ،که درسته اولش سنگ لاخ هستش ولی بعدش یه بزرگراه همواره که دور تا دورش مناظر زیبا خودنمایی می کنه.  

وقتی  چیزی از خدا می خوای و بهت نمیده برای سالهای سال.... ممکنه کفران نعمت و خدای نکرده گناه راحت ترین کار برای انتقام گرفتن ظاهری از خدای مهربون باشه ...اما صبر بر بلایا و قناعت بر داده های خداوند و شکر نعمت بندگی یکی از بهترین کارها است.


وقتی چند وقت از قرآن دور میشی .... ممکنه دورتر شدن از اون راحت باشه اما دوباره مطهر شدن  و نزدیک مجدد به اون بهترین راه می تونه باشه.


وقتی رمز گاوصندوق دیگری رو بلد باشی ... ممکنه کوتاهترین راه باز کردن درِ اون و برداشتن تمام دارایی اون باشه به قیمت سلب اعتماد او از تو ..... اما شاید اگه چشماتو مثل قبل بپوشونی و ندیده انگاری چیزی رو که می بینی و حتی او رو از نیاز شدید خودت بی خبر نگهه داری شاید این یکی از بهترین راه هایی باشه که تو عمرت در پیش گرفتی.


وقتی میشی گوشی برای شنیدن درد دل پدری که از درد های روزگار می ناله .... شاید حرف زدن راحت باشه ...اما گوش کردن به نوای سوزناکش فکر کنم بهتره.


وقتی دنبال نیمه گمشده ای هستی برای پَر کشیدن و  همه ازت ایراد میگیرن و هزار تا مشکل که ممکنه مردم امروزه باهاش درگیر باشن روبرو ت رخ می نماید ... شاید سرد شدن راحت ترین کار باشه اما به نظرم سعی و کوشش برای رفع موانع و صبر تا روزی که خدا خودش مقدرات رو آماده کنه بهترین کاره.


و خیلی وقت هی دیگه....

باید بهترین راه رو انتخاب کنیم.

یا حق 



به نام خداوندی که بلند مرتبه است و یکتا ...و صاحب جود و سخاوت

سلام دوستان و همسایه های گرامی ام

اوقات تون به خیر و حلاوت انشاالله

جمع تون هم جمعِ جمع، انشاالله خداوند، خانواده و اقوام و دوستان و محبان تون رو برای شما که نماینده ی خدا روی زمین هستین از تمام بلایا حفظ کنه

امروز روز تولد امام نهم ه ، حضرت محمد تقی علیه تحیّة و السلام  که کنیه شون جواد هستش.

خواستم این عید رو به امام زمان عجل الله و خدا و شما دوستان شفیق و البته همه مخلوقات خدا تبریک بگم.

موفق و پیروز باشید.

راستی بیاین سعی کنیم بهترین باشیم.نمیخواد واقعا بهترین بشیم ...  مهم اینه که سعی کنیم بهترین بودن رو .


بسم الله
سلام به همه ی شما خوبان
شهادت امام دهم، امام هادی علیه السلام و الصلاة  رو خدمت همه تون تسلیت و تعزیت میگم.
موفق و پیروز باشید رهگذران زندگی.
یا امام هادی ع

بسم الله
به نام خدای سخت کیفردهنده
سلام
آدم می مونه ها ! بابا اینها مگه آدم نیستن؟! ما به مقدسات اونا توهین می کنیم؟ما میریم آرامگاه بزرگان فلسفه ی غربی رو نابود می کنیم؟!
نمی دونم چرا طرف مقابل به این فکر نمیکنه که حداقل سعی کنه مثل طرف روبه رو ش رفتار کنه!؟؟؟
 همسایه جدیدمون، "سرباز" گرامی از وبلاگhttp://emam-mahdi-313.blogfa.com زحمت کشیدن و من رو از این خبر مطلع کردن.
مطلب زیر از پایگاه "http://valieamr.com" برداشته شده آفتاب نیوز هم همین رو اطلاع رسانی کرده بود.
یا علی (ع)

چهاردهم اردیبهشت 1392
سردار نقدی :
هتک حرمت "حجر بن عدی" توطئه آمریکا برای شوراندن شیعیان علیه اهل سنت است
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه توطئه هتک حرمت به جناب حجر بن عدی توطئه آمریکاست، گفت: این هتک حرمت واکنش عجولانه آمریکا به اجلاس عظیم علمای اسلام در تهران بود.
به گزارش پایگاه خبری "ولی امر" به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج، سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه توطئه هتک حرمت به جناب حجر بن عدی توطئه آمریکاست، اظهار داشت: این هتک حرمت واکنش عجولانه آمریکا به اجلاس عظیم علمای اسلام در تهران بود. چرا که این اجلاس ضربه سختی به طرح‌های آمریکا در منطقه وارد کرد و آنها وحشت‌زده از وحدت مسلمین دست به این کار زدند.

وی افزود: وجود پیکر سالم این صحابه نورانی بعد از 14 قرن بهترین دلیل حقانیت اوست. حادثه تلخ و جانگداز تعرض به مدفن پاک حضرت حجربن عدی سلام الله علیه ظاهری دارد و باطنی، ظاهر آن اینست که یک گروهک متعصب از روی تعصب مذهبی دست به این کار زده‌اند حال آنکه؛ اولا هیچ مذهبی چنین تعرضی را مباح نمی‌داند و تجویز نمی‌کند و هیچ عالم اهل سنت شناخته شده‌ای در جهان وجود ندارد که چنین اقدام ضد انسانی و ضد دینی را مشروع بداند.

" ثانیا قرن‌هاست این مقبره در منطقه اهل سنت با احترام حفظ شده و اگر دشمنی مذهبی با آن وجود داشت می‌بایست در طول این قرن ها اعمال می شد.ثالثا سالم بودن پیکر این شهید راه حق، که پس از 14 قرن جز خاکی از آن باقی نمانده، از بارزترین دلایل حقانیت راه این صحابی بزرگوار است و هیچ کس به خاطر تعصب مذهبی کاری نمی‌کند که حقانیت حریف خود را عملا اثبات کند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین افزود: هرچند عاملان این اقدام افرادی به ظاهر وهابی مسلک بوده و خود را به اهل سنت منتسب می‌کنند اما تنها متهم این حادثه آمریکای جنایت‌کار است و فتوای اصلی جسارت به مدفن پاک حجر بن عدی را کاخ سفید صادر کرده است.

سردار نقدی خاطر نشان کرد: تجمع عظیم علمای شیعه و سنی در یک فضای صمیمی زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران و اجماع آنان بر ضرورت پیشبرد بیداری اسلامی تا حاکمیت کامل اسلام به سرزمین‌های اسلامی و آزادی قدس شریف، کابوسی وحشتناک برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. لذا با دستپاچگی به این اقدام احمقانه دست زدند تا شاید با برانگیختن خشم شیعیان علیه اهل تسنن وحدت و برادری را بر هم زنند. غافل از آنکه ملت ها بیدار شده‌اند.

وی در پایان تاکید کرد: شیعه و سنی تا آزادی قدس و فروپاشی آمریکای جنایتکار با هم هستند و با این توطئه‌ها از کوره در نمی‌روند و منشاء این اقدامات رذیلانه صهیونیسم بین الملل و کاخ سفید می‌دانند لذا در واکنش به این خباثت‌ها حتی شعارها را پیش از وهابیت باید متوجه آمریکا و صهیونیسم کرد.

بسم الله النور

سلام به همه

ببخشید اگه سایه ام کمی سنگین شده  این روزها. ما که متاسفانه نوری نداریم تا با اون به شما سر بزنیم و هدیه اش کنیم خدمت شما...(اگه داشتیم مضایقه نمی کردیم ها)

باز برید خدا رو شکر کنید که این روزا  یه کم درگیریم و فرصت نمیکنیم بیایم نورِ شما دوستان و همسایه های گرامی رو ازتون بگیریم!!!

خب امروز یه روز خیلی بزرگه...!

من به شدت مجلسِ شادی رو دوست دارم البته شادی مثبت ااا نه از اون یکی ها . واقعا عالی ه دور هم بودن و شاد بودن و البته با هم سهیم بودن.

حالا اگه اون جشن مربوط به تولد باشه که وااای ..

یه وقت میریم به مراسم تولد خودمون و یه وقت جشن اقوام نزدیک و یه وقت یکی که خیلی دوسش داریم. من این نوع آخری رو از همه بیشتر دوست دارم....شما چه طور!؟

آدم تو مراسمی که مربوط به خودشه زیاد خوشحال نیست یعنی یه جورایی تو خود ماجرا گُم میشه و نمیفهمه اصلا اون جشن چطور گذشته... نه؟! مثلا وقتی تولدت ه یا وقتی مراسم ازدواج خودت باشه (دومی رو هنوز تجربه نکردم بنا به دیده ها و شنیده ها و قوه ی تعقل نتیجه گیری کردم!!!!! )

ببین چطور زدم تو حاشیه ...ها ااا. ای نفس شیطون بشین سَرِ جات بذار تبریک بگیم. اِ ااِ ه ه ه ...

خب اینا رو گفتم که برسم به این:

جشن اگه متعلق به فردی باشه که خیلی بهش ارادت داری و تازه اش هم توی اون جشن کلی افراد خوب و والامقام رو ببینی ، صرف نظر از پذیرایی و چیزای دیگه (هر کس از ظن خود شد یار من.... خب دیگه شیرینی هم خوشمزه اس و من هم علاقه مند به اون ) خیلی خیلی خوش به حالت میشه دیگه.

عید بزرگ ولادت با سعادت خانم حضرت فاطمه سلام الله علیها رو خدمت خدای مهربان و پدر و همسر محترم او و ولی امر مسلمین، امام مهدی (عجّل الله تعالی فی فرجه) و 10 معصوم دیگرمان و بعد از اون به همه ی مسلمانان و بعد از اون به همه ی موجودات تبرک میگم.

امیدوارم تو این جشن بزرگ دست پُر برین مهمونی( مثل اونایی نباشیم که از خجالت دم در وای می ایستن و تو مجلس نمیرن!!!) ... همینطوری که نمیشه کیک بخورین و هدیه تقدیم ن... .

تو این جشن یقینا خوش خوشانمان خواهد شد ! چون بنا به روایتِ فلان را خلق کردم برای فلان و ... و فلان را برای فاطمه (س) (سوء برداشت نشه عین روایت ها یادم نبود یکی از مشهورترین ها رو چون ترتیب اولی ها رو یادم نبود با فلان ذکر کردم! مهم آخرش بود که همه چیز رو خدا برای  ذات فاطمه (س)خلق کرده . )میشه نتیجه گرفت این جشن بزرگترین جشن عالم ه (این رو گفتم یاد تبلیغ فلان شرکت لبنی افتادم که در تهران روی کوه بلندترین بستنی رو ... یا بزرگترین سفره ی افطاری در همین ایران خودمان یا سفره ی اطعام در بیت الله الحرام یا اطعام همین حسینیه ی کناری مون شب های محرم و خیلی های دیگه الی ماشاالله.... خدا بیشترشون کنه! )

  آره اینجا فقیر و غنی هم نداره .ممکنه بغل یه میلیاردر یه آدم فقیر بشینه (مهم اینه که هرکی میره تو این جشن مثل این آقا که غنی ه و اونی که فقیره ..دیگه از همدیگه آر ندارن روی هم رو هم می بوسن و چاق سلامتی میکنن !آفرین به این همه خوبی و دست مریزاد به خالق این همه خوبی! )

مطمئنا دست پر از این مجلس بیرون خواهیم آمد.

دوستان به احترام این جشن حواسمون باشه غیبت نکنیم!

خب وقت ه شه دع هم بکنیم

خداوندا

خدای مهربان

خدای روزی رسان بی منت

خدای عالم به نهان و آشکار

خدای سخت عذاب دهنده

خدای توانا

متشکر از این همه نعمتی که به ما عنایت کردی و می کنی

خداوندا، بر فاطمه و پدر و همسر و دو پسرش درود فرست

خدایا، موانع فرج آقا رو کمک کن از میون برداریم

بیماران را سلامتی عطا کن

به ما توفیق تشکر و سپاسگزاری عنایت کن

توفیق حضور در مجالس معنوی و توفیق انس گیری با کلام خودت قرآن رو به ما ارزانی فرما

عاقبت به خیری موهبت نما و ما را عزیز از این دنیا ببر نه ذلیل

درگذشتگان رو بیامرز و ترفیع درجه نصیبشون کن

به مسلمانان جهان، توفیق همدلی و محبت به همدیگر و اتحاد ارزانی فرما

مسافران رو سلامت به مقصد برسان

قرض داران و وام داران رو برای تسریع در ادای دین شون کمک کن

پدر و مادر ما را ببخش و بیامرز  و آنها رو جزو صالحین قرار بده

ما رو لایق و دارنده ی محبت 14 معصوم قرار بده

مسئولین ملت های مسلمان را در انجام وظیفه ی علوی و خدایی یاری کن

کمک مان کن هیچ گناهی رو کوچک نشمریم

کمکمان کن هیچ گاه از رحمت تو ناامید نشویم  و هیچ گاه از عذاب و کیفر خطاهایمان غافل نگردیم

خداوندا ما را عزیزِ بگردان نزد خودت و مایه ی مباهات

توفیق خدمتگزاری و همیاری و دست گیری از همنوعان مان را به ما مرحمت فرما

ما را وسیله ی خیر رساندن به دیگران قرار بده نه شر رساندن

هر کس بر ما حقی دارد مثل معلم مثل پیرزن غریبه ای که در کودکی یه بار با لبخدنش و دادن اون آبنبات قرآن رو به دستم داد مثل پیشنمازی که در گوشم اذان گفت مثل کسی که کفشش را برای حضور در جلسه ای مهم واکس زده بود و من ناخواسته در اتوبوس پا رو کفشش گذاشتم و با یه ببخشید از او گذشتم یا مثل کسی که با حرفام ته دلش رو خالی کردم یا مثل کسی که با او تندی کردم یا مثل کسی که از من انتظار خنده داشت و من از او دریغ کردم یا مثل کسی که به او قول ای دادم و بعد خلف وعده کردم یا مثل مادرم یا ... .خدایا خودت کمک کن راه عذرخواهی و رفع این حق از دوش ما رو تسهیل کن و راه را به ما نشان بده و اگه نشد خودت راضی شان گردان. 

خداوندا بهترین هسر و فرزندان را نصیبمان کن و ما را الگویی نیک برای مسلمانان قرار ده

خدایا دل امام زمانمان رو از ما خشنود وراضی بگردان( اینگونه تو هم از ما راضی خواهی بود و میشویم مصداق آیه ی ارجعی الی ربک راضیة مرضیة)

خدایا راست گفتی ان الانسان لفی خسر....هرقدر بزرگ شوم باز هم وقتی به گذشته می نگرم می بینم چه فرصت ها که از دست داده و چه اشتباهاتی که مرتکب نشدم ... انسان هر لحظه از اصل مال ش ضرر میکند!!! کمک مون کن و یادمون بده خدا که چطور این ضرر رو به حداقل برسونیم!انشاالله

نمیخواین برای سلامتی صاحب این جشن یه صلوات محمدی پسند و تعجیل خواهانه در امر فرج بفرستین؟!!!!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم  

در پناه خدای مهربان سلامت و عاقبت بخیر باشید