کیف تکونی و کشف مهربونی پدر و مادری که یکی یدونن برام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به امامم و همه
اومدم کیف همراهم رو که مدتی ه خیلی پر شده ، بریزم بیرون و موارد اضافیش رو یه کاری بکنم که این رو پیدا کردم.
این رو بابا با خودکار برام نوشته بودن!و خیلی قشنگ ،پرس شده بهم داده بودن و گفته بودن امیر اینو پیش خودت داشته باش....برای تو ه ه ه ه ه.(این رو همین 1-2 ماه پیش بهم دادن...حالم خوش نبود...)
خدا همه بابا مامانا رو حفظ کنه ،عاقبت بخیری نصیبشون کنه،طول عمر باعزت بهشون عطا کنه، از این دنیا مسلمان و آمرزیده کوچشون بده و مرتبه و مقامشون را هر لحظه بالاتر ببره.
یادمه مادر جانم هم برام ناد علی صغیر رو تو جدول برام آماده کرده بودن و میگفتن همراهت باشه.منم گذاشته بودم تو کیف مدرسم .اگه اشتباه نکنم از راهنمایی دارمش.
دستتون درد نکنه .
حالا بد نیست در مورد " و ان یکاد ... " این رو بدونیم :
- وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ * و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعالَمین *
- و همانا نزدیک است کافران هنگامی که قرآن را می‌شنوند، با [نگاه‌ها و] چشم‌هایشان تو را به زمین بزنند و می‌گویند: او مجنون است؛ حال آن‌که قرآن [یا پیامبر]جز اندرزی برای جهانیان نیست.
حسان جمال گوید: امام صادق را از مدینه به مکه مى بردم . هنگامى که به مسجد الغدیر رسیدیم ، امام صادق نگاهى به طرف چپ مسجد انداخت و فرمود: این جاى پاى رسول خداست . در زمانى که فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه آنگاه امام صادق به گوشه اى دیگر از مسجد نظر افکند و فرمود: اینجا محلى است که منافقان و سالم مولى ابى حذیفه وابى عبیدة بن جراح ، خیمه زده بودند. چون دست پیامبر را دیدند که دست امیر المومنین را گرفته و بلند کرده ، بین خودشان گفتند به چشمان او بنگرید، که در حدقه مى چرخند، چونانکه گویى چشمان مجنونى است. در این حال جبرئیل این آیه را آورد: و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین
من لا یحضره الفقیه ، حدیث 3144، ج 2، ص 559.
این هم از ناد علی صغیر:
"ناد علیا مظهر العجائب * تجده عونا لک فی النّوائب کلّ غمٍّ و هَمٍّ سَینجَلی* بِوَلایَتِکَ یا علیّ یا علی یا علی."
یا علی علیه السلام
موفق و پیروز باشید.
