فکر میکنی بتونی؟!
بسم الله
سلام و نور
بعضی وقتا که همراه با یه کاربلد هستی و کمکش میکنی ، فکر میکنی واقعا تو هم یه چیزایی یاد گرفتی!
اما امان از وقتی که بخوای خودت تنهایی بدون اون همون کار رو انجام بدی. تازه میفهمی هیچی بلد نبودی و اصلا ازش چیزی یاد نگرفتی!
حکایت این روزهای من هم شده همین!
دارم یه جایی رو سیمان میکنم و یه جای دیگه رو جوشکاری!
میام یه قاب فلزی مستطیل شکل درست کنم بعد از کلی زحمت نگاه که میکنم می بینم شده یه ذوزنقه!!! حالا جوش هم دادم چی کنم خدااا؟!
گچ و سیمان رو که با ماله از تو استانبولی میخوام پرت کنم رو دیوار ،یه عالمه اش می پاشه به صورت خودم!
شاعر دستش درد نکنه اینجاست که میگه : ... باید تا پخته شود خامی.
درست میگن خب.
اما خب اینارو گفتم برا کسایی که مثل من هستن و فکر می کنن آشپزی یاد گرفتن یا مثلا موتورسواری یا اصلا حل مسئله ی درس فیزیک ،......که خب بدونن که .......اگرچه ممکنه کنار یه آشپز خوب آشپزی کرده باشن یا با یه راننده خوب موتور سواری یا با کمک یه دانش آموز زرنگ ،مسئله ای رو حل کرده باشن!اما خب وقتی خودشون تنهایی بخوان اون کار رو بکنن نباید انتظار زیادی از خودشون داشته باشن حداقل برای دفعات اول.
البته اینا شوخی بود.... من که اوستا م ماشاالله .
من همیشه میگم زندگی شیرین ه! حتی وقتی حالم گرفته اس.
همیشه میگم انتظار برای مولا هم شیرینه!
اما جدیدا!!! می خوام !!!!یه نظریه!!!!!!!!! بدم که انتظار بعضی وقتا واقعا سخت است و واقعا آدم رو به تنگنا میندازه.
تازه فهمیدم چرا منتظر واقعی برای آقا نیستم؟! البته اگه واقعا بفهمم و درس بگیرم(عالم بی عمل به چه ماند؟ به زنبور بی عسل!)
یه وقتایی منتظر میشم برای نظاره ی یه لبخند!
یه وقتایی مننتظر میشم برای یه جواب ساده .....بله /خیر
یه وقتایی منتظر میشم برای شنیدن صدایی
یه وقتایی منتظر میشم برای لحظه ای بودن درکنار کسی
یه وقتایی منتظر میشم برای دیدن کسی حتی برای یه لحظه هم که شده
یه وقتایی منتظر میشم برای یک کلیک ساده
یه وقتایی نقشه میکشم و کلی صبر میکنم و انتظار و انتظار و انتظار تا برسم به نتیجه
چقدر اینا برام شیرینه نه؟!؟!!
اما واقعا انتظار آقا هم برام به همین شرینی هست؟!!!؟حاضر میشم از همه چیز بزنم که فقط منتظرش بمونم....؟!
یه نکته از برادر کوچکتون ،امیرحسین :اگه از اون دسته آدمایی هستین که خیلی برنامه ها دارین ...شاید بعضی وقتا هم به تعابیری بهتون بگن بلند پرواز....این رو بدونین برنامه ها در کنار فعل فیزیکی ما آدما به درد بخور میشن!
پس نظریه پرداز صِرف نباشید. عملگرا هم باشین.
و نکته دیگه اینکه :از این چیز به اون چیز نباشین! کارهای پراکنده اصلا خوب نیست . متمرکر بشین روی چند تا چیز خاص!
اگه فکر می کنین استعدادش رو دارین و می تونین چندتا کار رو با هم پیش ببرین خب شاید بد نباشه به جای پیش روی موازی ، به صورت متوالی پیش برین ! یعنی یه کار رو تموم کنین بعد به بعدی بپردازین.
نمی دونم اما میگن خانم ها از مردها خیلی multi tasks تر هستن. یعنی یه مرد میتونه در یک زمان فقط رو یه چیز خاص تمرکز کنه اما خانمها می تونن همزمان روی چند کار تمرکز مناسب داشته باشن.
برای من یکی که خیلی سخته چند تا چیز رو با هم پیش ببرم.
امان خدااا!
وقتایی هست برخلاف قبل تا دیروقت بیدار میمونم ، یه جورایی اصلا بی خوابی میزنه به سرم!
خیلی ذهنم مشغوله!
قبلا خیلی بیشتر وقت میذاشتم برای ارتباطم با خدا و آموزه های دینی ، اما حالا (حالا که میگم نه الان و این روزها ،شاید 2 سالی بشه)خیلی ها رو به بهانه ی مقدمات یک مستحب که شاید برام واجب شده باشه ، دور میزنم!خدااا
امشب واقعا سوختم ، پوست صورتم سوزش خاصی داره مثل آفتاب سوختگی!
- ۹۲/۰۴/۲۱